مقالات و یادداشت ها

مقالات و یادداشتهای تخصصی کارشناسان و صاحب نظران صنعت هتلداری در این بخش از سایت قابل مشاهده و دانلود میباشد.


مهمانِ خوب هتل

مهمانِ خوب هتل

یک راه عالی برای توصیف مهمان نوازی «عشق ورزیدن میزبان به یک غریبه» است، اما در مورد محبت هایی که میهمانان به کسانی که از آنها مراقبت می کنند چه؟ چطور می‌توانیم میهمانان بهتری باشیم؟ با مدیران در مورد اینکه در چند سال گذشته مدیریت کسب و کار آنها چقدر سخت بوده، صحبت کنید و ممکن است اشک در چشمان شما جاری بشود. خوشبختانه، بیشتر میهمانان مایه لذت هستن؛ اما گهگاهی میهمانانی در میان ما هستند که به درس آداب معاشرت نیاز دارند. میهمان خوبِ هتل میهمانی است که ...؟ در خدمات پذیرایی میهمانان پادشاه (خدا) محسوب می شوند! اما همین اواخر چندین میهمان از این بیانیه سوءاستفاده کرده و از مرز "احترامات انسانی" عبور کرده اند. میهمان بودن در این جامعه پیچیده نیز به معنای انسان بودن است. علاوه بر این، مودب بودن با همه ربطی به صدمه زدن به خود یا کسی ندارد. مهمان یا میزبان در پایان روز، هر دوی این افراد دارای احساسات و عواطف هستند. از این رو، هنگام مسافرت یا اقامت در اقامتگاه، آداب مربوط به خود را فراموش نکنید. این بدین معنی است که تعطیلات زمانی نیست که هیولای درون خود را آزاد کنیم! مهمان خوب هتل بودن خیلی هم سخت نیست، اما بسیاری از میهمانان هستند که به نظر نمی رسد هنوز آن را درست انجام دهند. در حالی که شما حق دارید بهترین تجربه ممکن را در طول اقامت خود در هتل داشته باشید، همچنین مهم است که به یاد داشته باشید که سایر میهمانان نیز در هتل اقامت دارند. میهمان خوبِ هتل میهمانی است که ... سر و صدای غیر ضروری ایجاد نمی کند! برای اینکه میهمان خوبی در یک هتل باشید، همیشه باید به یاد داشته باشید که هرگز تنها کسی نخواهید بود که در آن هتل اقامت می کنید. همیشه مهم است که مراقب میهمانان دیگر باشید و این اغلب به معنای ایجاد کمترین سر و صدای ممکن است. قطعا شرایطی وجود خواهد داشت که نمی توانید صدایی که ایجاد می کنید را کنترل کنید. برای مثال، اگر کودکی دارید که جیغ می‌زند، همیشه نمی‌توانید کنترلش کنید. اما صداهایی وجود دارد که می‌توانید آن‌ها را کنترل کنید، مثلاً صدای بلند کردن موسیقی یا فریاد زدن. با کارکنان مؤدب باشد اگر می خواهید میهمان خوبی باشید، مؤدب بودن با کارکنانی که در آنجا کار می کنند بسیار مهم است. اگر هتل اشتباهی مرتکب شود، می‌تواند واقعاً خسته‌کننده باشد، اما قبل از اینکه ناراحتی‌های خود را بر سر کارکنان خالی کنید، دوبار فکر کنید. اگر شکایتی دارید، تا می توانید در مورد آن مؤدب باشید. اگر همچنان مؤدب و محترم باشید، ممکن است متوجه شوید که مشکل شما خیلی سریعتر حل می شود. همیشه بعد از اقامت خود نظرسنجی را پر می کند اکثر هتل ها با یک نظرسنجی سریع برای تکمیل پس از اقامت به ایمیل شما ارسال می کنند. پر کردن این موارد بسیار مهم است زیرا در دراز مدت به میهمانان آینده کمک خواهید کرد. اگر چیزی مورد پسند شما نبود، نظرسنجی محل بیان آن است. با ارائه این اطلاعات به هتل این فرصت را می‌دهید که در زمینه‌هایی که نیاز به توجه دارند، پیشرفت کند. گاهی اوقات حتی ممکن است پاداشی برای پر کردن نظرسنجی وجود داشته باشد. ممکن است متوجه شوید که در حال تلاش برای به دست آوردن یک اقامت رایگان در آینده در هتل برای ارائه بازخورد هستید. به اموال هتل احترام بگذارد اگرچه اموال هتل به شما تعلق ندارد، اما باید طوری با آن رفتار کنید که انگار متعلق به شماست. این بدان معناست که همیشه به اموال هتل احترام گذاشته و مراقب آن باشید. بدترین میهمانان کسانی هستند که اثاثیه و لوازم هتل را عمداً دور ریخته و یا صرفاً نسبت به آن بی توجه هستند. اغلب برای این نوع رفتار مجازات هایی در نظر گرفته می شود. اگر به اتاق هتل آسیب وارد کنید، مجبور به پرداخت جریمه یا حتی با اتهامات دیگری روبرو شوید. اما حتی اگر وجود نداشته باشد، در هر صورت صدمه زدن به اموالی که به شما تعلق ندارد، بی‌احترامی است. حوله هایی را که نیازی به تعویض ندارند، آویزان می کند مطمئناً، یک هتل به اندازه کافی حوله تمیز خواهد داشت که هر روز تعداد زیادی از آنها را برای میهمانان به ارمغان می آورد. اما این بدان معنا نیست که میهمان استفاده بی رویه داشته باشد. اگر همیشه با گذاشتن حوله‌های خود روی زمین درخواست حوله‌های جدید می‌کنید، کار غیرضروری برای کارکنان ایجاد می‌کنید. در عوض، اگر به حوله‌های جدید نیاز ندارید، به یاد داشته باشید که آن‌ها را آویزان کنید تا خانه دار بداند که نیازی به تعویض آن‌ها ندارید. همچنین باعث می شود حمام شما کمتر به هم ریخته باشد! از خوردن بیش از حد صبحانه خودداری می کند! همه ما انجامش داده ایم. وقتی با صبحانه های رنگ و وارنگ و خوراک های خوشمزه روبرو می‌شویم، مقاومت در برابر ناخونک زدن این خوراک های خوشمزه بسیار دشوار است. اما خوردن کجا و بردن کجا! «از قدیم هم گفتند خوردن حلال است و بردن حرام» اغلب مردم مجذوب خوراک های لذیذ می شوند. بنابراین آنها بشقاب و کاسه هایشان را با انواع خوراک هایی که حتی مصرف نمی کنند، پر کرده و بعد هم باقیمانده را در سطل زباله می‌ریزند. هدر دادن خوراک واقعاً وحشتناک و بسیار اشتباه است. یک میهمان خوب به پر کردن بشقابش فکر نمی کند، بلکه فقط چیزی را که می خورد برداشته و به عنوان یک فرد متمدن به آداب سفره احترام می گذارد و از اسراف و زیاده روی اجتناب می کند. انجام کار را برای خانه دار آسان می کند یک میهمان خوب هتل همیشه انجام کار را برای خانه دار تا حد امکان آسان می کند. این به این معنی است که لباس‌هایش را در همه جای تخت پخش نمی کند به طوری که مرتب کردن تخت برای آن‌ها دشوار باشد، یا حتی وسایلش را روی زمین نمی گذارد تا راه رفتن در اتاق سخت شود. اگر نیازی به تمیز کردن اتاق خود ندارید، به یاد داشته باشید که علامت مزاحم نشوید را نصب کنید. به خاطر داشته باشید که این نیز یک عامل بازدارنده سرقت است، زیرا کسانی که در بیرون هستند فکر می کنند که شما همیشه در اتاق هستید. ورود و خروجش به موقع است برخی از هتل ها امکان ورود زودهنگام و خروج دیرهنگام را دارند. با توجه به ماهیت سفر، گاهی اوقات زمان از دست شما هم در می رود و ممکن است اتفاقات ناگواری برایتان بی افتد. اما همیشه پیشاپیش زنگ بزنید و به آنها بگویید که زود یا دیر خواهید رسید. این کار آنها را قادر می سازد تا برای اداره هتل بهتر برنامه ریزی کنند. در برخی موارد، به دلیل عدم رعایت زمان‌های مشخص شده، ممکن است با هزینه‌های اضافی روبرو بشوید، بنابراین همیشه ایده خوبی است که هتل را از محل قرارگیری خود مطلع کنید. این یادداشت را بفرستید برای آن دسته افرادی که گاهی فراموش می کنند هتل رفتن هم آدابی دارد. ✍🏻 الهام محمدی - فعال گردشگری 

ایجاد شده: 20/مرداد/1402       آخرین ویرایش: 20/مرداد/1402
داستان مرگ تدریجی یک هتل

داستان مرگ تدریجی یک هتل

گاها پیش اومده که یک نفر به مرور زمان کار و کاسبی و یا حتی سرمایه انباشته خود را از دست داده است ولی در طی دوران از دست دادن آن متوجه این موضوع متاسفانه نشده است و دیگر کار از کار گذشته و هرگز آن چیزی که از دست داده است را نمی تواند به دست بیاورد و بدتر از آن،اینکه نمیداند چه شده که کاسبی،کار یا تجارت یا سرمایه اش را از دست داده است،چرا که متاسفانه خودش را برتر و اصولی می دانسته و هیچ وقت پذیرش انتقاد را نداشته است و این مرگ تدریجی کاری یا بیزینسی(The death of business) متاسفانه می‌تواند برای شخص یک مرگ لحظه‌ای و آنی را رقم بزند. این کلیات است؛  و اما مرگ تدریجی در صنعت هتلداری دردیست سخت جانسوز با توجه به نوع خدمتی که به این صنعت می کنم در بسیاری از مجموعه های متفاوت دیده ام هشدار خود را بر حسب وظیفه داده ام راهکارهای مشورتی ارائه داده‌ام اما گویا شیرینی این مرگ تدریجی و خاموش به اصطلاح در آمد کاذب از هرچیز دیگر برای مدیران و مالکان مجموعه ها جذاب تر هست.چرا که اقدامی جهت رفع مشکلات در لیست اهم از غیر اهم ندارند..  عواملی که عموماً باعث مرگ تدریجی در یک هتل در هر کانسپتی که باشد می شود به طور کلی نسبت به دوران خدمتم در این حوزه به چند قسمت اساسی (البته تجربی وشخصی) تقسیم می شود: که جزئیات آن نسبت به هر مجموعه متفاوت است؛  ۱-عدم داشتن مدیر آموزش دیده،مجرب وکارآمد( مدرک دارهای بدون تجربه)  ۲-عدم داشتن حسابدار تخصصی که کلیه لیست ها را بررسی نمایند،هزینه ها،صورت جریان وجوه نقد،گزارش سود و زیان،گزارش فروش،تنخواه ها،حقوق و پاداش و... نه اینکه از مبتدی پایین تر هم کار میکند و حتی خیلی از مجموعه ها حسابدار ها خودشان هستند😮( در صورتی که از امور حسابداری حرفه ای برخوردار نیستند.)  ۳-عدم آموزش نیروها جهت ارائه خدمات اصولی و بهتر در تمامی سکشن ها و عدم دانش مهمان نوازی.( شعارشان اینست چون شکایت نداریم پس همه رضایت دارند)  ۴- توهم فکری که چون ما سرمایه‌گذاری کرده‌ایم پس بهترین هستیم.( در صورتی که سرمایه گذاری بدون دانش همین مرگ تدریجی هست)  ۵- عدم استفاده از تجهیزات اصولی در اتاق ها نسبت به نوع کانسپت هتل شان و عدم آگاهی از استاندارد اتاق ها.( بعضا وسایلی میبینید که اصلا بود ونبودش در اتاق اهمیت ندارد ولی ضروریات اصلی نیست)  ۶- عدم انجام کلیه امور و انتخاب و گزینش پرسنل ها بر اساس سلیقه نه اصول و استاندارد.( فقط پرسنلی استخدام میکنند که ارزان تر باشند)  ۷- عدم اطلاع و آگاهی بر وفاداری مهمان(لویال پسنجر) و اهمیت آن.( باعث بهترین حالت تبلیغات یعنی فیس تو فیس می شود)  ۸- افراط و تفریط های متعدد چه در تجهیزات و امکانات که در دیزاین و تاریخ و تاریخچه مجموعه و چه در ارائه خدمات( هنوز بستر تعادل را نمیدانند)  ۹- عدم اهمیت به فنگ شویی دیزاین و محوطه سازی و حتی عدم استفاده صحیح از فضا و مکان.( مارکتینگ فروش و سرگرمی ندارند)  ۱۰- عدم توجه به کوچکترین مسائل تاسیساتی.( حتی دفتر وقایع ندارند)  ۱۱- جایگزین کردن بازسازی و نوسازی به جای مرمت بالاخص در بوتیک هتل ها.( که حتی باعث نابودی تاریخ هم می شود)  ۱۲- و در کل تمرکز اصلی به روی درآمد است حتی به صورت ناهنجار.( عدد صندوق درآمدی اهمیت دارد نه مقدار سود)  ۱۳- عدم تبلیغات صحیح،عدم ایجاد سرگرمی های مفید نسبت به نوع کانسپت مجموعه و عدم توجه به خواسته های مهمانان.( بیشتر شبیه خوابگاه شدند و اصطلاحا دچار افسردگی محیطی هستند)  و تمام این ۱۳ آیتم به صورت کلی باعث مرگ تدریجی( یا مرگ خاموش) یک مجموعه می شود که بعد از فوت آن مجموعه،مالک یا سرمایه گذار متوجه تمام قصورات می گردد که دیگر کار از کار گذشته و عموما امکان اورهال کردن یا احیا مجموعه وجود ندارد! مگر با هزینه خیلی بالاتر و گذراندن هفت خوان پیشرفت...  نکته این است که:   ☆ در زمان اولیه باید مالکین و مدیران آموزش ببینند تا بتوانند از پرسنل توقعات اصولی داشته باشند.( کاش مجوزها بدون آموزش دیدن صادر نمی شد)  ☆ در همان زمان های ابتدایی می بایست از ارزیاب های حرفه ای و اصولی و مشاوره های مجرب استفاده نمایند( گرچه متاسفانه می دانیم خیلی از ارزیاب هایی که از اداره های مختلف می آیند خودشان اطلاعات کافی ندارند، در اصطلاح ارزیاب دیداری هستند نه عملی و مجرب)  ☆ بیشتر تلاش می کنند دیده بشوند تا شناخته شوند و برای همین متوسل میشن به تبلیغات هایی مثل تراکت،بیلبورد،یا بلاگرهای(بدون وبلاگ) که دست به هر کاری می زنند مثل خوردن دماغ خوک، یاپیج هایی که هر چیزی را محتوا می دانند در صورتی که محتوای هنجار یا ناهنجار را نمی شناسند. ✍️ جواد رجبی - فعال گردشگری 

ایجاد شده: 29/خرداد/1402       آخرین ویرایش: 29/خرداد/1402
رضایت میهمان در سیستم میهمان‌نوازی

رضایت میهمان در سیستم میهمان‌نوازی

اگر جایی وجود دارد که مشتریان (میهمانان) احتمالاً به نوع خدمات دریافتی توجه می‌کنند، صنعت میهمان‌نوازی است. از رستوران‌ها گرفته تا هتل‌ها و وظیفه ما به‌عنوان ارائه‌دهنده خدمات میهمان‌نوازی حفظ رضایت میهمان است. میهمانان را در خط مقدم برنامه های عملیاتی قرار دهید تا تجارت میهمان نوازی خود را سرپا نگه دارید. روزهایی که میهمانان فقط از واژه "لطفا" و "متشکرم" یا دریافت خدماتِ با لبخند خوشحال می شدند، گذشته است. اگرچه اینها دستور العملی کاربردی است، اما کافی نیست. میهمانان راضی به دنبال یک تجربه به یاد ماندنی و خدمات پویا هستند. میهمانان می‌خواهند از دریافت خدماتِ سریع گرفته تا روش‌های استاندارد مانند احترام و توجه به نیاز میهمان یا سفارشی‌سازی یک آیتم منو در رستوران احساس کنند که گویی از آنها قدردانی می‌شود. یکی از عوامل کلیدی در جذب میهمانان و بازگشت دوباره آنها این است که به قول خود عمل کنید. اطمینان از اینکه آنها همان خدمات عالی را دریافت می کنند که قولش را داده بودید. وقتی نوبت به آنچه می گویید ارائه خواهید داد می رسد، توپ را رها نکنید. وقتی به میهمانان وعده‌هایی همچون خدمات ویژه یا محصولات ممتاز می‌دهید، به احتمال زیاد ناامید می‌شوند.  به میهمانان خود فرصتی برای گفتن تجربیات ضعیفشان بدهید. وقتی میهمانانی دارید که تجربه منفی داشته اند، این کار را برای آنها آسان و روشن کنید که نه تنها در مورد آن به شما بگویند، بلکه آن را از سینه خود به شما و نه شخص دیگری منتقل کنند.  چه در حال حاضر در سیستم میهمان نوازی کار کنید، چه به دنبال شروع حرفه ای در میهمان نوازی هستید، باید بر افزایش رضایت میهمان تمرکز کنید. در حالی که رضایت میهمان برای تقریباً همه مشاغل مهم است، برای مشاغل میهمان نوازی اهمیتش بیشتر است. عدم ایجاد رضایت میهمانان منجر به بازدیدهای کمتر و فروش کمتر خواهد شد. خبر خوب این است که راه های مختلفی برای افزایش رضایت میهمان در صنعت هتلداری وجود دارد. موفقیت کسب و کار میهمان نوازی تا حد زیادی تحت تأثیر سطح رضایت میهمان است. وقتی میهمانان تجربه ای خوشایند داشته باشند، در آینده باز می گردند و تجربه خود را با دوستان و اعضای خانواده به اشتراک می گذارند و در نتیجه فروش بیشتری را برای کسب و کار به همراه خواهند داشت. از سوی دیگر، میهمانانی که تجربه منفی در یک کسب و کار میهمان نوازی دارند، احتمالاً برنمی‌گردند و این مکان را به دوستان یا اعضای خانواده خود توصیه نمی‌کنند. وقتی صحبت از تجربه هتل می شود، افزایش رضایت میهمانان هدف نهایی است. اما در واقعیت، این بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می رسد. واکنش هتلداران ما نسبت به میهمانان ناراضی چیست؟ آیا چالش های عملیاتی، بودجه و کمبود نیروی کار را بهانه می کنند؟ ✍️ الهام محمدی - فعال گردشگری 

ایجاد شده: 26/خرداد/1402       آخرین ویرایش: 26/خرداد/1402
لازمه توسعه صنعت گردشگری، خروج از تنگنای ژئوپلیتیکی است

لازمه توسعه صنعت گردشگری، خروج از تنگنای ژئوپلیتیکی است

مهم‌ترین دستاورد توافق اخیر ایران با عربستان سعودی رونق و توسعه تبادلات گردشگری بین دو کشور و تسهیل سفر اتباع سایر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای سفر به ایران است. صرف نظر از اینکه مهم‌ترین برنده این توافق کشور چین بوده و این کشور برای تامین شریان انتقال انرژی از خلیج فارس به تامین و تثبیت امنیت دائمی منطقه نیاز مند است و به قورت مدام تلاش کند تا درگیری بین کشورهای منطقه از جمله ایران و سعودی  ایجاد نشود تا انتقال نفت و گاز به صنایع چین را با بحران مواجه نشود. برخلاف سیاست منطقه ای ایالات متحده و اسرائیل که منافع خود را در ایجاد و تداوم بحران در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس می دانند، این توافق می تواند اقدام مثبتی برای باز شدن تنگناهای موجود بالاخص در روابط خارجی ایران با کشورهای عرب و مسلمان منطقه و زمینه ساز کم رنگ شدن پیمان ابراهیم اسرائیل را فراهم نماید. شاید بتوان گفت بهترین روابط بین دو کشور ایران و سعودی در دوره دوم ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی و تمام دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی بود. سالیانه نزدیک به یک میلیون زائر ایرانی برای حج عمره و تمتع به عربستان سعودی سفر می کردند و تعداد قابل توجهی از اتباع سعودی بویژه شیعیان منطقه شرقیه این کشور بدون هیچ گونه محدودیتی  از سوی حاکمان عربستان به ایران سفر می کردند و درآمد بسیاری را نصیب صنعت گردشگری ایران در بخش زیارت و درمان می نمودند. حتی رسم شده بوده که شیعیان دمام، خُبر، قطیف برای عروس و دامادهایشان جهیزیه به عنوان تبرک از ایران می خریدند…  بیاد دارم در اجلاس وزرای جهانگردی سال ۲۰۰۲ که در شهر ریاض برگزار شد من به اتفاق هیاتی از سازمان ایرانگردی و جهانگردی مهمان ویژه این اجلاس در شهر ریاض بودیم. با جِت شخصی ما را از شهر جده به ریاض منتقل کردند و در آنجا به بهترین نحوه ممکن پذیرایی شدیم و برادر امیرعبدالله ما را به ضیافت شام به خانه شخصی اش دعوت کرد تا از مهماننوازی  ایرانی ها سپاسگزاری کند. چقدر خوشحال بود که از ایران به اتفاق خانواده در سال گذشته دیدار کرده بود. سال قبل که به اتفاق هیات ۷۰ نفره به تهران و  اصفهان سفر کرده بودند خیلی از سفر به ایران مشعوف شده و آنقدر خرید کرده بودند که یک فروند هواپیمای کارگو از ریاض برای انتقال بار آنان به اصفهان آمده بود…. دیماه ۱۳۹۴ فرا رسید. دولت روحانی و دکتر ظریف سخت در پی برداشتن تحریم ها و بن بست مذاکرات برای اجرای برجام بودند که در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد ایجاد و تشدید شده بود. فاجعه منا رخ داد و ۴۶۵ زائر ایرانی در سرزمین وحی به طرز غیر قابل باوری جان باختند. شیخ نمر روحانی شیعه سعودی اعدام شد و روابط دو کشور بیش از پیش رو به تاریکی گام نهاد در آن زمان آقای امیر عبدالهیان معاون عربی وزیر امور خارجه ایران بود… ۱۲ دیماه ۱۳۹۴ کنسولگری عربستان در مشهد به آتش کشیده شد و متعاقب آن سفارت ریاض در تهران توسط مزدوران اجاره ای که روسای آنان از اجرای برجام متضرر می شدند در آتش سوخت و به اشغال درآمد و این اقدام غیر انسانی و خلاف قانون و عرف بین الملل عده ای انسان غافل و ناآگاه و عده ای کاسب تحریم باعث ویرانی بسیاری از توانمندی های اقتصادی و سیاسی ایران شده و زمینه ساز قطع روابط با بسیاری از کشورها ی عربی با ایران شدند که به طور مستقیم منافع ملی مردم این سرزمین را هدف قرار داد که عواقب آن همچنان پابرجاست. ۷ سال از آن روزها گذشت و این اقدام جاهلانه زمینه ساز فقر و فلاکت مردم نجیب ایران شد و علاوه بر لطمات سیاسی و اقتصادی و بین المللی  باعث تضعیف و بن بست در توسعه تبادلات گردشگری نه تنها با عربستان بلکه با همه کشورهای عربی منطقه شد. بر اساس آمار سازمان جهانی گردشگری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس سالیانه بیش از ۱۸۰ میلیارد دلار برای سفر و گردشگری در سراسر جهان هزینه، بیشترین مدت زمان اقامت و بیشترین خرید را می کنند و ایران بیش از ۷ سال است که از این درآمد سرشار با توجه به مزیت همسایگی و قرابت فرهنگی محروم شده است… با توافق اخیر که با  میانجیگری کشوری غیر مسلمان(چین) برای ایجاد رابطه و برقراری صلح بین دو کشور مسلمان مدعی صورت گرفت امید می رود تا روابط بین دوکشور به حالت عادی برگشته و دست اندرکاران صنعت گردشگری ایران بتوانند از برکات این روابط بهره مند و زائران و گردشگران هر دو سرزمین بتوانند به صورت عادی به سیر و سفر و زیارت بپردازند… دولت مردان ایران بایستی بدانند که صرف امضای این توافق مسایل عمیق و کهنه بین دو کشور به این راحتی قابل حل و فصل نخواهد بود و وجود تحریم های خانمان سوز و عدم عضویت ایران در FATF , استمرار اعتراضات ایرانیان مهاجر و مقیم خارج از کشور، موضوع حقوق بشر، تقلای اسرائیل برای برهم زدن این گونه توافقات همچنان پابرجاست. بایستی بدانند که عربستان سعودی از سر استیصال و عدم حمایت ایالات متحده از این کشور و تهدیدات جدی ایران در طول ۵ ماهه اخیر به خاطر دخالت این کشور در مسائل داخلی ایران به حاکمان چین پناه برده تا دفع انتقام و تهدید ایران کند و گرنه حکام سعودی در طی یکصد سال اخیر هرگز وجود ایرانی قوی را در منطقه را بر نمی تابند.  با این توافق و همراهی ایران و عربستان، صادرات نفت و گاز به کشور چین تضمین شده و نفوذ ایالات متحده برای فشار به این کشور برای تامین سوخت های فسیلی به حداقل ممکن خواهد رسید و استراتژی ٫یک جاده یک راه٫ اژهای زرد گام بلندی در حاکمیت بلامنازع در اقیانوس هند، دریای عمان و خلیج فارس برداشته است. در عین حال فرصتی هم برای گشایش ژئوپلیتیکی ایران و اندکی نفس کشیدن برای مردم ستم کشیده ایران باز شده است. امید است که با رعایت همه ملاحظات ملی، منطقه ای و بین المللی و توجه اصولی به منافع ملی و تغییر گفتمان تهاجمی به گفتمان تعاملی، دست از لجبازی در عرصه داخلی و بین المللی برداریم و به چارچوب نظری زندگی در رفاه و امنیت و ثبات اقتصادی کشور بیندیشیم و با استفاده از فضای تعاملی ایجاد شده برای برقراری آشتی ملی و بین المللی گام های موثرتری برداریم … ✍️  علی رحیم پور - مدیرعامل گروه هتل‌های بین‌المللی رکسان

ایجاد شده: 21/اسفند/1401       آخرین ویرایش: 21/اسفند/1401
دیزین، طلایی که بر خاک می کشانیم

دیزین، طلایی که بر خاک می کشانیم

دیزین که متشکل از ۲۳ پیست متفاوت است از جمله پیست های قله، گوزنی، دره، نیم قله، چمن و دیگر مسیرها بشقابی و چکشی و همچنین برف بی نظر آن، یکی از پیست های منحصر به فرد اسکی خاورمیانه است که توان بالایی در ارائه سرویس به ورزش دوستان و توریستان داخلی و خارجی را دارد. رستوران های مختلف که در ناحیه های متفاوت در داخل پیست ساخته شده، بسیار این سایت ورزشی را زیبا و هیجان انگیز کرده. کلبه های متفاوت در مسیر های مختلف برای ارائه غذا و نوشابه بسیار زیبا و به جا طراحی شده اند و در انتها هتل دیزین، زمین بازی ، استخر و کلبه های چوبی بسیار زیبا که برای خدمات اقامتی محیطی ویژه اند، همه و همه سرمایه های ملی ما هستند که ذره ذره مقابل دیدگان دوستار گردشگری و ورزش از بین میروند!.  در مطلبی که چند وقت پیش ارائه کردم، مباحثی راجع به جاده چالوس طرح شد، در آن مطلب اشاره شد که در توسعه گردشگری به عنوان نیازی بر روند مدرنیته ای که از قبل انقلاب آغاز شده بود ، جاده چالوس به عنوان گذرگاهی برای عبور به سمت شمال انتخاب شد و در کنار آن برنامه ای برای تبدیل این جاده منحصر بفرد به مقصد گردشگری وجود داشت، طرح هایی چون: آب اسکی و هتل واریان، پیست های اسکی دیزین و خور، هتل دیزین و هتل گچسر به عنوان تفرج گاه هایی برای فصل سرد و گرم، شهودی بر این ادعاست.   پس از انقلاب بر عکس انتظار، آرام آرام نقش مقصدی جاده چالوس یا همان جاده ۵۹ کم رنگ و کم رنگ تر شد: تخریب آب اسکی، هتل واریان، پیست خور، مشکلات متعدد رستوران های جاده چالوس و ترس مادام از پلمپ و تخریب به دلایل مختلف و عدم ارائه راهکار پایدار برای مشکلاتی چون دفع فاضلاب، موازی کاری های بین سازمانی و یا طرح های مبنی بر انتقال آب جاده چالوس از تونل های آبی را میتوان نشان از سیاست کلی دولت مردان پس از انقلاب دانست.  در صورتی که انتظار می رفت با رشد لجام گسیخته مناطق شهری و کلانشهر شدن تهران و کرج و کمبود سرانه های اوقات فراغت دراستان های مذکور(مقصود استان البرز و تهران است) این گونه تفرج گاه ها مورد توجه ویژه جهت توسعه پایدار گردشگری قرار گیرند.  از طرفی دیگر برای همگان واضح و روشن است که آسیب های محیط زیستی اطراف این دو کلانشهر، زمین خواری ها، از بین رفتن زمین های کشاورزی و باغات، از بین رفتن چشم انداز ها، تشکیل فضاهای ناهمگون پیراشهری و غیره، همگی حاصل از نگاه های دوره ای و بخشی ،عدم نگاه آمایشی درست در مدیریت کلان در کشور است.  و شاید هیچ تصوری نیست که عدم تأمین اوقات فراغت چه مشکلاتی را در پی دارد: از هجوم به شهر های شمالی ایران و شهر های ترکیه گرفته تا مشکلات روحی برای شهروندانی که جز ترافیک و فشار زندگی و آلودگی چیزی برای گذران اوقات فراغت ندارند. همچنین به مخاطره افتادن تعداد زیادی روستا و بیش از هزاران شغل مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط با گردشگری این جاده مهم و سایت بی نظیر گردشگری. اما با وجود این نگاه، دیزین به عنوان یکی از پروژه های مقصد شدن جاده چالوس همچنان ماند، بقاء سخت دیزین حاصل تلاش بومیان روستای ولایت رود که میراث دار پیشه پدرانشان بودند و برف و اسکی را تنها نقطه اتکا نگه داشت خاک و آب خود می دانستند بود و شاید تقاضای ریشه دار مردم به ورزش اسکی. این سایت زیبای ورزشی- گردشگری نه تنها سالها توسعه و سرمایه گزاری درستی در آن انجام نشده، بلکه از آن امکان باقی مانده نیز درست حفاظت و مدیریت نشده است و امروز هتل اصلی مجموعه (که توسط بخش دولتی مدیریت میشود) ، با کمترین تغییر نسبت به قریب به نیم قرن گذشته، به دلیل عدم ارائه خدمت درست مورد شکوائیه مراجعین است.  نکته مورد تأسف این است که با وجود برف بسیار عالی بارش های اخیر از ابتدای فصل پیست با ظرفیتی محدود باز شد، یعنی تعدادی از بالابرها مهم ( برای مثال تلکابین قله ) از ابتدای فصل به علت عدم استاندارد سازی از سرویس دهی خارج شده بودند.و در چند روز اخیر با کمال ناباوری و اتفاقی منحصربفرد در تاریخ این پیست به علت عدم تأمین امنیت در تأسیسات بالابری در بهترین زمان بهره بردای با حکم دادستانی محترم پلمپ شد.  اما سوال اینجاست، امروز که ما به عنوان مدعی توسعه گردشگری و ورزش و متولی تأمین اوقات فراغت، نمایشگاه گردشگری برگزار میکنیم و در تهران و شهرستان ها هیاهویی به راه می اندازیم و میلیارد ها صرف تبلیغ جاذبه های استان ها میکنیم (بیلبورد هایی که در شهرهای مختلف جهت تبلیغ گردشگری استان ها نصب شد)، اما امکان مهمی را در نزدیکی پر جمعیت ترین بخش کشور لگد مال میکنیم؟ و تقصیر را از این سازمان بر گردن آن سازمان و از آن اداره به گردن اداره ای دیگر می اندازیم؟ آیا این تبلیغ و این عمل در تناقض باهم نیستند؟!  به نظر می رسد ما هیچ کاری مثبتی که برای این سایت انجام نمیدهیم که هیچ، تمامی اعمال ما در جهت تخریب آن است تا این امکان طلایی را که ما میراث دارش هستیم آنقدر به خاک بکشانیم تا نابودش کنیم، آنچه بر سر آب اسکی آمد. ✍️  علیرضا فرازنده - فعال هتلداری و گردشگری

ایجاد شده: 8/اسفند/1401       آخرین ویرایش: 8/اسفند/1401
دوم اسفند؛ روزی برای پاسداشت سفیران گردشگری

دوم اسفند؛ روزی برای پاسداشت سفیران گردشگری

آنچه که در آخر هر سفر باقی می‌ماند بیش از تجربه‌ها، خاطره‌هاست و هرچه قدر تاثیر خاطره‌ها بر روح و جان گردشگر بیشتر باشد، بازآفرینی آن دلنشین‌تر خواهد بود. اما؛ چه کسی یا چه کسانی می‌توانند در گردشگری نقش مستقیم در خاطره آفرینی گردشگران را رقم بزنند؟ واژه راهنمای گردشگری، تورلیدر یا تور گاید برای گردشگران و مسافران واژه دور از ذهنی نیست. فردی که می‌تواند علاوه برآرامش و مدیریت سفر یک خاطره کوچک را به خاطره‌ای بزرگ و فراموش نشدنی تبدیل کند. بدون تردید راهنمای سفر نقش کلیدی یک رابط را بین محیط (جامعه‌ی میزبان) و گردشگران و سایر ذینفعان ایفا می‌کند. هر چه راهنمای سفر در کارش موفق‌تر باشد، کوله‌باری که گردشگر با خود به ارمغان می‌برد نیز غنی‌تر بوده و رضایت وی از سفرش بیشتر خواهد بود و جوامع مرتبط نیز بیش ازپیش از آن منتفع می‌شوند. راهنمایان گردشگری می‌کوشند تا زیبائیهای فرهنگی، تاریخی و طبیعی میهن خود و سایر نقاط جهان را به نحوی شایسته معرفی کنند و نقشی متفاوت برای راهنمایان گردشگری رقم بزنند. ۲ اسفند برابر با ۲۱ فوریه به نام روز راهنما تعیین شده که به لحاظ اهمیت وجایگاه این شغل در تقویم جهانی ثبت شده است. چند سالی می‌شود که در کشور ما هم همگام با سایر کشورهای جهان روز راهنما گرامی داشته می‌شود. شاید فعالیت راهنمایان ایران به دلیل بعضا متغیرها، کم بود زیرساختها، شرایط اقتصادی و اجتماعی و انتظارات گردشگران دشوار و سخت‌تر باشد ولی با وجود برخی مشکلات راهنمایان فرهیخته توانمند و فعال گردشگری در ایران عاشقانه برای معرفی ایران عزیز درتلاش‌اند و نیز برای سربلندی و شکوه میهن می‌کوشند، اما؛ هنوز این شغل در ایران از طرف بسیاری از بخشهای دولتی وخصوصی ناشناخته مانده است. مغتنم است نیکو روز جهانی راهنمایان را به تمامی فعالان این عرصه تبریک گفته و با ابراز امتنان از تلاشهای ارزنده این عزیزان توفیق و شادمانی برایشان آرزومند باشیم. ✍️ محسن قادری - مدیر شرکت خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ژیوار سفر

ایجاد شده: 2/اسفند/1401       آخرین ویرایش: 2/اسفند/1401
منتظر بله روسها نمانیم!

منتظر بله روسها نمانیم!

معادلات گردشگری ایران و روسیه هیچ‌گاه به سرانجام مطلوب نرسیده است. سالهاست هرگاه روسیه با بحران و چالش در مقاصد گردشگری مواجه می‌شود پای سفر به ایران به میان می‌آید اما هم‌چنان در حد دیدارهای دور یک میز و خوش و بش‌های دیپلماتیک باقی می‌ماند. ایران در روسیه ناشناخته است و در معادلات گردشگری این کشور جایگاهی ندارد. بنابراین کوشش‌ها و رایزنی‌های دولتی برای جلب توجه روسها به نتیجه نخواهد رسید. شاید این مثال به درک واقعیت گردشگری ایران و روسیه کمک کند. انتخاب ترکیه توسط گردشگران ایرانی در کنار همسایگی و ارزان بودن، ناشی از شناخت وسیع گردشگران ایرانی از جاذبه‌های این کشور است و به رایزنی‌های حاکمیتی  مربوط نیست. وقتی مقصدی در میان مردم یک کشور به درستی معرفی شود، جریان سفر شکل می‌گیرد و بخش خصوصی فعال می‌شود. ایران در روسیه مقصد نیست و گردشگران و بخش خصوصی این کشور با داشته‌های ایران در زمینه‌های مختلف آشنا نیستند. با وجود گذشت بیش از  یکسال از طرح موضوع لغو روادید میان دو کشور هنوز از احتمال تحقق این خواسته سخن گفته می‌شود. این در حالی است که بارها راجع به این موضوع شاهد برپایی نشست‌های مختلف مقامات دو کشور بوده‌ایم.  این تعلل و بی‌میلی روسها واقعیتی است که هنوز مسولان مرتبط گردشگری و دیپلماسی کشورمان بدان پی نبرده‌اند. از آغاز حمله نظامی روسیه به اکراین، موجی از زنان باردار روس به قصد اخذ تابعیت آرژانتینی برای فرزندانشان به بوئنوس آیرس سفر کرده‌اند. این انتخاب و جریان ایجاد شده برای سفر به آرژانتین ماحصل شناخت گردشگران روس از این کشور آمریکای لاتین است و با نشست‌ها و دیدارهای دیپماتیک حاصل نشده است. به جای معطل ماندن برای لغو روداید  و چشم دوختن به دهان دیپلمات‌های روسی و بله گفتن آنها، با تقویت بخش خصوصی شرایط مطلوب بازاریابی و تبلیغات را در این کشور فراهم کنیم و به جای دلخوش کردن به دیدارها، به لایه‌های اجتماعی و مردمی روسیه ورود کنیم. ✍️  عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری

ایجاد شده: 27/بهمن/1401       آخرین ویرایش: 27/بهمن/1401
ملاحظاتی در باب نمایشگاه گردشگری تهران

ملاحظاتی در باب نمایشگاه گردشگری تهران

نمایشگاه‌های گردشگری در تمام دنیا –خصوصا در کشورهای پیشرفته و تراز اول این صنعت- از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند. نمایشگاه‌ها فرصت‌هایی هستند برای معرفی جاذبه‌ها، امکانات و ظرفیت‌های صنعت. با این حال نتایج برگزاری این رویداد زمانی مطلوب خواهد بود که ملاحظات تخصصی و حرفه‌ای در آن‌ لحاظ شود؛ چنان که در نمایشگاه‌های مشهور گردشگری دنیا مانند آی تی بی برلین، فیتور اسپانیا و... شاهد آن بوده و هستیم. کشور عزیز ما ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای برخوردار از جاذبه‌های گردشگری، ضرورتا باید از فرصتی مانند نمایشگاه گردشگری برخوردار باشد. با این حال، این‌که این نمایشگاه چگونه و با چه ساز و کاری برگزار شود تا بتواند بیشترین نتایج را برای صنعت گردشگری کشور حاصل کند، بسیار اهمیت دارد. بی‌تعارف که باشیم باید بگوییم که اگرچه هر ساله نمایشگاه گردشگری برگزار می‌شود اما نتایج موردانتظار از آن به دست نمی‌آید. این عدم توفیق در نتیجه‌گیری از نمایشگاه‌های گردشگری، دلایلی دارد که عمدتا از دو دلیل اصلی ناشی می‌شوند. اول این‌که نمایشگاه‌های تخصصی باید از نمایشگاه‌های عمومی تفکیک شوند؛ چرا که جامعه هدف هر کدام با دیگری متفاوت است. در نمايشگاه‌هاى تخصصى بر خلاف نمايشگاه‌هاى عمومى تعداد عرضه‌کنندگان محصولات –و در اینجا محصولات خدماتی صنعت گردشگری- کمتر و دامنه حضور بازدیدکنندگان هم کمتر است. چرا که تنها افراد ذی‌ربط صنعت در آن حضور پیدا می‌کنند. مثال‌های آن هم روشن و متعددند و نمایشگاه مربوط به تجهیزات هتلی هم از آن جمله‌اند. در چنین نمایشگاهی صرفا هتلداران و فعالان صنعت هتلداری حضور می‌یابند و محصولات خود را عرضه می‌کنند. در حالی که در نمایشگاه عمومی گردشگری، عموم مردم به عنوان مخاطب در نظر گرفته می‌شوند و نه فقط متخصصین و افراد فعال در صنعت. بی‎شک هر دو شکل نمایشگاه‌ها –هم تخصصی و هم عمومی- کارکرد خاص خود را دارند. صنعت گردشگری هم به سبب گستردگی‌اش و این‌که با طیف‌های مختلف جامعه سر و کار دارد، نیازمند نمایشگاه‌های عمومی هم هست؛ منتهای مراتب از دیدگاه کارشناسی و از نظر کسانی که به طور تخصصی در این صنعت کار می‌کنند و ذی‌نفع هستند، باید میان نمایشگاه‌های عمومی و نمایشگاه‌های تخصصی تفکیک قائل بود. در ایران به عنوان کشوری که گردشگری در سند چشم‌انداز و برنامه توسعه آن نقش مهمی دارد و قرار است در آینده یکی از منابع اصلی درآمدی کشور باشد، باید نگاه‌ها به این صنعت تغییر کند. یکی از جلوه‌گاه‌های این تغییر دیدگاه می‌تواند همین نمایشگاه‌ها باشد. متاسفانه نمایشگاه گردشگری تهران هر ساله با هزینه‌ای هنگفت برگزار می‌شود اما نه تنها نتایجی متناسب با این هزینه نمی‌گیرد بلکه عملا از بین رفتن بخش زیادی از این منابع  را شاهد هستیم. به عنوان مثال گفته شده نمایشگاه امسال با هزینه‌ای هنگفت برگزار شده است؛ این هزینه آیا از دیدگاه بهره‌وری مقرون به صرفه است؟ به جای مصرف این منابع برای نمایشگاهی که خروجی چندانی ندارد، آیا نمی‌شد با کار کارشناسی درست و دقیق راه‌های دیگری را آزمود تا شاهد نتیجه‌بخش شدن هزینه انجام‌شده باشیم؟ در حالی که بخش خصوصی سال‌هاست جای خالی تبلیغات بین‌المللی برای صنعت گردشگری کشور را از رسانه‌های مختلف فریاد می‌زند و بر لزوم توجه دولت به این مساله تاکید دارد، دولت به جای توجه به این تاکیدهای مهم و حیاتی، همچنان راه و روش سابق خود را دنبال می‌کند تا صرفا گفته شود نمایشگاهی هم برگزار شده و بودجه‌ای هم هزینه شده است! گردشگری به عنوان یکی از ارزآورترین صنایع کشور که بالقوه می‌تواند بخش زیادی از مشکلات اقتصادی کشور را حل کند، نیازمند توجه بیشتر و نگاه تخصصی‌تر دولت است؛ آنچه امروز می‌بینیم با آنچه نیاز صنعت گردشگری ایران است، فرسنگ‌ها فاصله دارد. امروز بسیاری از دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی، هتل‌ها و سایر تاسیسات گردشگری به خاطر بدهی‌هایی بالنسبه ناچیز در شرف تعطیلی‌اند؛ بسیاری از تاسیسات به خاطر مبالغی در حد 100 میلیون تومان قادر به ادامه فعالیت نیستند؛ در چنین وضعیتی آیا سرپا نگه داشتن این تاسیسات بر برگزاری نمایشگاهی بی‌ثمر ارجحیت ندارد؟ تبلیغات، لازمه صنعت گردشگری در همه‌جای دنیاست و تجربه کشورهای پیشرفته در این صنعت گواه این امر است؛ اما در ایران هرگز دولت خود را موظف به جبران خلاء تبلیغاتی برای جاذبه‌ها و توانمندی‌های گردشگری کشور در سطح دنیا ندیده است. نمایشگاه گردشگری تهران همواره با حضور بخش خصوصی برگزار شده؛ اما حضوری که بیشتر بر پایه نوعی اجبار رقم خورده تا اختیار! گردشگری ایران با توانمندی‌هایی که دارد، بیش از پیش نیازمند کار تبلیغاتی است که در همه‌جای دنیا بر عهده دولت است، نه بخش خصوصی. برگزاری نمایشگاه‌های تخصصی به صورت کارشناسی‌شده و بر طبق استانداردهای جهانی، یکی از راه‌های توسعه گردشگری ایران است. همچنین ایران با جاذبه‌هایی که دارد، می‌تواند محل مراجعه بازرگانان و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی برای سرمایه‌گذاری در صنعت گردشگری باشد. نمایشگاه تهران در نهایت آیا توانسته به جذب سرمایه در این بخش کمک کند؟ اگر نتوانسته چرا برگزار می‌شود؟ نکته دیگر این‌که نمایشگاه با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیایی منطقه‌ای که در آن برگزار می‌شود، باید در بهترین موقع برگزار شود. چرا که هدف نمایشگاه جذب بازدیدکنندگانی است که به عنوان مخاطب تعریف شده‌اند. مخاطب تخصصی برای نمایشگاه تخصصی و مخاطب عمومی برای نمایشگاه عمومی. نمایشگاه بین‌المللی تهران از بی‌توجهی به این مباحث تخصصی لطمه خورده است؛ چراکه اولا در فصل زمستان -که نامناسب‌ترین فصل برای برگزاری نمایشگاه عمومی است- برگزار می‌‎شود؛ و ثانیا همزمان می‌خواهد هم تخصصی باشد و هم عمومی؛ یعنی می‌خواهد هر دو هدف را همزمان حاصل کند که تجربه نشان داده است چنین چیزی میسر نیست و در نتیجه نمایشگاه از رسیدن به نتایج مطلوب در هر دو زمینه باز می‌ماند. ✍️ جمشید حمزه‌زاده - رئیس جامعه حرفه‌ای هتلداران ایران

ایجاد شده: 24/بهمن/1401       آخرین ویرایش: 24/بهمن/1401
کارت سفر؛ محرک سوخته

کارت سفر؛ محرک سوخته

تجربه ناموفق سفر کارت دوباره در حال تکرار است. راهی که دولت‌های مختلف همواره با هیاهوی بسیار و برای رونق سفرهای داخلی، به سراغ آن رفته‌اند. در شرایطی که گرانی سفرهای داخلی به اوج خود رسیده و امکان سفر را از طیف وسیعی از مردم سلب کرده، مدیران وزارت گردشگری به سراغ طرح ایران سفر و اهدای تسهیلات ۳۰ میلیونی به هر خانوار ایرانی رفته‌اند. طرحی که هنوز ابعاد و جزییات آن اعلام نشده و قرار است بهمن ماه در نمایشگاه گردشگری تهران رونمایی شود.  بررسی پرونده کارت‌های سفر در دوره‌های گذشته، بیانگر موثر نبودن این شیوه برای جریان‌سازی عمومی سفر در جامعه است. سفرکارت حتی در دورانی که تورم به این حد کمر‌شکن نبود و با قیمت‌های مناسب امکان سفر وجود داشت، چاره‌ی کار نبود و بعد از مدت کوتاهی از چرخه گردشگری و مانور‌های رسانه‌ای مدیران کنار گذاشته شد. حالا در روزهایی که سفر در حال حذف شدن از ساختار زندگی اقشار آسیب‌پذیر جامعه است و بسیار گران شده، نباید انتظار داشت طرح ایران سفر و پرداخت تسهیلات ۳۰ میلیونی، مورد اقبال مردم قرار گیرد. همان گونه که چاره‌ی کاهش قیمت خودرو عرضه در بورس کالا نیست و نقشی در کاهش قیمت خودرو و بهره‌مندی مردم نداشته است، ایران سفر نیز راهکار ارزان شدن سفر و ایرانگردی نخواهد بود. به جای اتخاذ چنین تصمیماتی که در گذشته هم تجربه شده و ناکام مانده است باید به بررسی دقیق و میدانی دلایل گرانی سفر پرداخت و واکاوی کرد که چرا با وجود اختلاف ارزی، با کمترین هزینه ممکن بین ۲ تا ۴ میلیون تومان، می‌توان به وان ترکیه سفر کرد و سه روز و چهار شب به همراه بیمه، لیدر و آپشن ها‌ی متنوع، در هتل های این شهر اقامت داشت اما با این رقم نمی توان خدمات مشابه در شهرهای گردشگر‌پذیر ایران دریافت کرد.  در شرایطی که هر روز شاهد افزایش قیمت حمل و نقل، اقامت و پذیرایی هستیم نباید انتظار داشت سفرهای اقساطی بتواند خانواده‌های گرفتار در امور روزانه را به سفر راغب کند. کار دولت ایجاد بسترهای لازم برای تحقق سفرهای ارزان در بخش‌هایی نظیر حمل و نقل و حمایت از بخش خصوصی برای ایجاد جذابیت‌های سفر است و نه صدور کارت و پرداخت تسهیلاتی که هدفمند و کارساز نیست. ✍️  عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری

ایجاد شده: 6/بهمن/1401       آخرین ویرایش: 6/بهمن/1401
دست پرتبریز و ناکامی گردشگری

دست پرتبریز و ناکامی گردشگری

تلاش برای رونق گردشگری، در روزهای بحرانی این صنعت، از آذربایجان شرقی شروع شد. مدیران این استان و بخش خصوصی گردشگری با آغاز سال نو میلادی تصمیم گرفتند با دعوت از فعالان گردشگری کشور، نقاط ضعف و قوت خود را بررسی کنند. آشنا سازی با داشته ها و جاذبه های شهر تبریز، برنامه ریزی مدیران این استان برای دست یابی به رونق سفرگردشگران به دیارشان بود. معاون گردشگری کشور هم به این تور پیوست و در کنار استاندار آذربایجان شرقی، پای صحبت های فعالان گردشگری نشست. انچه محور سخنان اهالی گردشگری ایران برای احیای گردشگری تبریز و آذربایجان شرقی را تشکیل می داد، معرفی نشدن ظرفیت های گردشگری، ناشناخته بودن جاذبه ها و فراهم نبودن برخی زیرساخت ها بود. با وجود جاذبه های متعدد و متنوع که می توانند تبریز و آذربایجان شرقی را به مقصد سفرهای داخلی و خارجی تبدیل کنند، اما این سامان از ناشناخته بودن رنج می برد و نتوانسته داشته های تاریخی، فرهنگی، بومی و طبیعی خود را به گردشگران معرفی کند. در سالهایی که شهر کوچک مرزی وان و نزدیک به آذربایجان شرقی، کوشیده به هر بهانه ای خود را به مقصد سفر بسیاری از ایرانی ها تبدیل کند، شهری همچون تبریز که جاذبه هایش با این شهر ترکیه قابل مقایسه نیست، از اقتصاد گردشگری خود غافل بوده است. حتی معرفی تبریز به عنوان پایتخت گردشگری جهان اسلام در سال ۲۰۱۸ هم نتوانست رونق بخش شایسته گردشگری این سرزمین پر جاذبه باشد. آذربایجان شرقی برای همه ی علایق و سلایق جذاب و دیدنی خواهد بود اگر در زمینه تبلیغات و بازاریابی هدفمند و خلاقانه گام بردارد. هر چند در کنار این مقصد سازی باید به زیر ساخت های مرتبط با گردشگری نیز توجه ویژه شود. ارتقای فرهنگ گردشگرپذیری مولفه مهم دیگری است که باید در دستور کار قرار گیرد تا مردم نیز به اهمیت این صنعت برای استان شان پی ببرند. تلاش برای ارزان کردن سفر نیز از دیگر موارد مهمی است که نمی توان از آن غافل بود. در شرایطی که کشورهای همسایه و نزدیک این استان توانسته اند با هزینه های مناسب در جذب گردشگران ایرانی موفق باشند، مدیران و فعالان صنعت گردشگری آذربایجان شرقی نیز باید اقتصادی بودن سفرها را مورد توجه قرار دهند. همسایگی آذربایجان شرقی با جمهوری آذربایجان، ارمنستان، جمهوری خودمختار نخجوان و نزدیکی به ترکیه و عراق موقعیتی کم نظیر برای جذب گردشگران خارجی محسوب می شود. دیاری که با دارا بودن صدها اثر ارزشمند تاریخی، طبیعی ، فرهنگی و مردمانی مهمان نواز، می تواند قطب گردشگری داخلی و خارجی ایران درفصول مختلف سال باشد. ✍️  عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری

ایجاد شده: 21/دی/1401       آخرین ویرایش: 21/دی/1401
گردشگری طب ایرانی ظرفیت ناشناخته گردشگری و گردشگری سلامت ایران

گردشگری طب ایرانی ظرفیت ناشناخته گردشگری و گردشگری سلامت ایران

گردشگری یکی از صنایع پردرامد جهان محسوب میگردد وطبق براوردهای سازمان جهانی گردشگری ( قبل از بحران کرونا) سومین صنعت پیشرودر جهان از نظر گردش مالی بعد از صنعت نفت وگاز محسوب میشود. در اکثر کشورهای پیشرفته گردشگری امروزه رویکردتخصصی به خود گرفته وشامل بخشهای مختلفی میباشد (گردشگری سلامت ، گردشگری ورزشی. گردشگری مذهبی وآیینی گردشگری علمی، گردشگری دریایی ، گردشگری کشاورزی. گردشگری روستایی، گردشگری با علایق ویژه.گردشگری جنگل، بیابان وکویر...) در این میان طب ایرانی به جهت داشتن غنای علمی ،تاریخی وفرهنگی ورویکرد تخصصی به مباحث اقلیم شناسی ،بوم گردی ،حفظ سلامت وتندرستی افراد، سبک زندگی، سبک تغذیه وبسیاری دیگر ازموارد، میتواند در زمره یکی از غنی ترین محورهای گردشگری تخصصی قرارگیرد ودر جهت توسعه گردشگری تخصصی وهمچنین گردشگری سلامت وشاخه های تخصصی دیگر آن (گردشگری درمانی، گردشگری تندرستی وطبیعت درمانی) در ایران نقش ممتاز و بی بدیلی داشته باشد.  با استفاده از ظرفیت گردشگری طب ایرانی میتوان توصیه های سبک زندگی، نحوه مواجعه با اقلیم های مختلف (بیابان ، جنگل ، دریا، و...) وراهکارهای حفظ وارتقاء سلامتی وروشهای ساده وموثر درمانی را در غالب گردشگری طب ایرانی برای استفاده گردشگران فرهنگ سازی نمود یقیناطب ایرانی با توجه به ظرفیت های بالقوه و بالفعل ذاتی دارای پتانسیلهای گردشگری تخصصی می باشد. که میتوان به برخی از این موارد اشاره کرد: 1- جاذبه گردشگری: طب ایرانی با توجه به پیشینه تاریخی و اقبال گردشگران به جستجو برای یافتن ظرفیتهای تاریخی و پزشکی یکی از جاذبه های مورد علاقه گردشگران برای اطلاع از روشها و راهکارهای ارائه شده در حوزه طب ایرانی برای پیشگیری و درمان بیماری ها می باشد.  2- گردشگری پزشکی: با توجه به روشهای ساده و آسان درمان در حوزه طب ایرانی و همچنین هزینه مناسب برای درمان بسیاری از بیماریها و دسترسی آسان به این خدمات می تواند برای جذب گردشگران پزشکی توصیه گردد.  3-گردشگری طبیعت درمانی :  با توجه به آموزه های طب ایرانی در خصوص استفاده از ظرفیت طبیعت و گیاهان دارویی در پیشگیری و درمان بیماریها و وجود چشمه های آبهای معدنی و آبهای گرم، نمک درمانی و ... و انطباق آن با توصیه های طب ایرانی توسعه گردشگری طب ایرانی با رویکرد استفاده از این ظرفیت می تواند یکی از راههای موثر در توسعه و ترویج درمان به روش طب ایرانی و طبیعت درمانی منظور گردد. 4- گردشگری تندرستی: یا توجه به رویکرد و غنای آموزه های طب ایرانی در خصوص سفر به مناطق مختلف و در جهت ارتقای تندرستی و ایجاد نشاط و شادابی و همچنین ارتقای سبک زندگی 5- گردشگری خوراک: یکی از مهمترین ظرفیتهای گردشگری طب ایرانی توجه واهتمام ویژه به خوراک واصلاح تغذیه گردشگرای برای حفظ وارتقاء سلامتی وهمچنین پیشگیری از برخی بیماریها با استفاده از آموزهای طب ایرانی  6_ گردشگری فرهنگی  بادر نظر گرفتن اشتراکات فرهنگی ، در حوزه سبک زندگی با تکیه براصول تغذیه، خوراک، ذائقه ،اداب ورسوم مشترک میتوان درغالب توسعه همکاری های گردشگری به ارتقاء سلامت گردشگران در هنگام سفر کمک شایانی نمود. 7_ گردشگری کشاورزی از آنجا که از ارکان مهم پیشگیری ودرمان در حوزه طب ایرانی مبتنی بر استفاده از ظرفیت گیاهان دارویی وفراورده های طبیعی میباشد وبا درنظر گرفتن جایگاه ویژه وغنای ایران عزیز وتنوع کم نظیر اقلیم ایران در حوزه گیاهان دارویی میتوان امیدوار بود که با ترویج وتوسعه گردشگری طب ایرانی به رشدو گسترش گردشگری کشاورزی کمک شایانی نمود. ✍️ محمدپناهی - دبیر کمیته مشترک گردشگری دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت

ایجاد شده: 20/دی/1401       آخرین ویرایش: 20/دی/1401
ماجرا جدی تر از تبلیغ است آقای شالبافیان!

ماجرا جدی تر از تبلیغ است آقای شالبافیان!

معاون گردشگری کشور از پیشنهاد اعتباری برای مقابله با ایران‌هراسی در لایحه بودجه ۱۴۰۲ خبر داده و گفته است تاکنون هیچ مجوزی داده نشده که تا آخر سال پول و یا اعتبار اضافی برای تبلیغ ایران اختصاص داده شود. این خبر از جنبه های مختلف قابل بررسی و تحلیل است. در حال حاضر در بخش گردشگری خارجی، مهمترین دستور کار دولت باید مقابله با ایران هراسی باشد. اعتراضات و اغتشاشات اخیر موجب لغو سفرهای خارجی به ایران شد‌. تلاش گسترده و کم سابقه سیاسی، رسانه ای و اجتماعی شکل گرفت تا توجه افکار عمومی دنیا به ناامنی ها در ایران جلب شود. در چنین فضایی که آشوب های داخلی و برخوردهای امنیتی در ایران محور روایت برای جهانیان است، نمی توان انتظار داشت که گردشگران خارجی کشورمان را به عنوان مقصد سفر انتخاب کنند. در شرایط کنونی، مقابله با ایران هراسی یک موضوع جنبی و فانتزی محسوب نمی‌شود و باید کار ویژه گردشگری خارجی ایران باشد. در سه ماه گذشته آنچه از ایران روایت شد، مبتنی بر آشوب های خیابانی و رویارویی پلیس با مردم و فضای امنیتی شدید بود. کنار زدن این تصویر ارایه شده نیازمند تلاش شبانه روزی دستگاه های مرتبط است و نباید به تنهایی از وزارت گردشگری انتظار داشت به این موضوع مهم و راهبردی ورود پیدا کند. تحقق این مهم همکاری مشترک و منسجم میان دستگاه هایی نظیر وزارت خارجه، وزارت گردشگری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را طلب می کند. دعوت از چهره های رسانه ای خارجی توسط وزارت ارشاد و وزارت خارجه، گام نخست و تاثیر گذاری است که تا پایان سال می بایست مورد توجه قرار گیرد. پخش این گزارش های خبری از حال و فضای ایران در تغییر نگاه گردشگران این کشورها تاثیر گذار خواهد بود. هم زمان فعالیت هدفمند رایزن های فرهنگی با رویکرد ترسیم حال و هوای کنونی ایران باید در دستور کار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار گیرد. با برگزاری چند نشست و دیدار و نمایشگاه، نمی توان توجه فراگیر گردشگران خارجی را به ایران واقعی جلب کرد. نگاهی به سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بیانگر پرداختن به فعالیت های سنتی و کلیشه ای است که ازکارایی لازم برای مقابله با ایران هراسی برخوردار نیستند. در هجمه ی گسترده رسانه ای، فرهنگی و سیاسی علیه ایران، تبلیغ به شیوه ی معمول و تقویمی، ره آوردی به دنبال نخواهد داشت. محتوای ارایه شده از ایران به سایر کشورها باید هوشمندانه و مبتنی بر ترسیم امنیت داخلی برای گردشگران باشد. ابتدا باید ذهنیت شکل گرفته از نا امنی را زدود و سپس به فکر معرفی جاذبه‌ها بود. در حال حاضر دعوت از گردشگر خارجی به ایران هم چون دعوت افغانستان از گردشگر ایرانی است که ذهنیت ناامنی این کشور برایش نهادینه شده است. با این رویکرد تمام ارکان حاکمیت موظف است به این عرصه ورود پیدا کند. بنابراین معاونت گردشگری نباید برای تبلیغ ایران درخواست بودجه کند بلکه باید در حساسیتی فرابخشی، برای رفع سیمای ناامنی از ایران، همه ی ارکان نظام را وارد ماجرا کند. باید میان تبلیغ و بازاریابی در شرایط عادی و جنگ ترکیبی گسترده علیه ایران تفاوت قائل شد. شدت ابعاد ایران هراسی به راحتی قابل لمس است. حتی مخاطب داخلی که در سه ماه گذشته تنها بینده و شنونده رسانه های فارسی زبان و معاند آن‌سوی مرز بوده، هر شب تصور می کرده که گویی ساختار حکومت در ایران صبح روز بعد تغییر کرده است. اقتصاد گردشگری ایران آسیب جدی دیده و درآمد ارزی از ورود گردشگران خارجی با بحران مواجه شده است. گردشگرانی که می توانند رسانه ای تاثیر گذار و جریان ساز برای معرفی ایران و امنیت موجود در آن باشند. سطح مقابله با ایران هراسی را نباید به معرفی و تبلیغ تنزل داد و باید روسای قوا را با جدیت نسبت به این مهم حساس کرد و تمام قد پای کار آورد. ✍️  عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری

ایجاد شده: 12/دی/1401       آخرین ویرایش: 12/دی/1401
جایگاه تبلیغات 1 جایگاه تبلیغات 1


کمی منتظر بمانید...