معادلات گردشگری ایران و روسیه هیچگاه به سرانجام مطلوب نرسیده است.
سالهاست هرگاه روسیه با بحران و چالش در مقاصد گردشگری مواجه میشود پای سفر به ایران به میان میآید اما همچنان در حد دیدارهای دور یک میز و خوش و بشهای دیپلماتیک باقی میماند.
ایران در روسیه ناشناخته است و در معادلات گردشگری این کشور جایگاهی ندارد.
بنابراین کوششها و رایزنیهای دولتی برای جلب توجه روسها به نتیجه نخواهد رسید.
شاید این مثال به درک واقعیت گردشگری ایران و روسیه کمک کند.
انتخاب ترکیه توسط گردشگران ایرانی در کنار همسایگی و ارزان بودن، ناشی از شناخت وسیع گردشگران ایرانی از جاذبههای این کشور است و به رایزنیهای حاکمیتی مربوط نیست.
وقتی مقصدی در میان مردم یک کشور به درستی معرفی شود، جریان سفر شکل میگیرد و بخش خصوصی فعال میشود.
ایران در روسیه مقصد نیست و گردشگران و بخش خصوصی این کشور با داشتههای ایران در زمینههای مختلف آشنا نیستند.
با وجود گذشت بیش از یکسال از طرح موضوع لغو روادید میان دو کشور هنوز از احتمال تحقق این خواسته سخن گفته میشود.
این در حالی است که بارها راجع به این موضوع شاهد برپایی نشستهای مختلف مقامات دو کشور بودهایم.
این تعلل و بیمیلی روسها واقعیتی است که هنوز مسولان مرتبط گردشگری و دیپلماسی کشورمان بدان پی نبردهاند.
از آغاز حمله نظامی روسیه به اکراین، موجی از زنان باردار روس به قصد اخذ تابعیت آرژانتینی برای فرزندانشان به بوئنوس آیرس سفر کردهاند.
این انتخاب و جریان ایجاد شده برای سفر به آرژانتین ماحصل شناخت گردشگران روس از این کشور آمریکای لاتین است و با نشستها و دیدارهای دیپماتیک حاصل نشده است.
به جای معطل ماندن برای لغو روداید و چشم دوختن به دهان دیپلماتهای روسی و بله گفتن آنها، با تقویت بخش خصوصی شرایط مطلوب بازاریابی و تبلیغات را در این کشور فراهم کنیم و به جای دلخوش کردن به دیدارها، به لایههای اجتماعی و مردمی روسیه ورود کنیم.
✍️ عباس مهدوی - روزنامه نگار گردشگری