به عنوان فردی که در زمینه گردشگری و آموزش گردشگری فعالیت دارم، همیشه به دنبال راههایی بودهام که بتوانم تأثیر مثبت بر جوامع محلی بگذارم.
از نخستین تجربههای سفرم در غنا، زمانی که به همراه خانواده به دیدار اقوام و شرکت در مراسمهای خانوادگی میرفتیم، تا امروز که بهعنوان دانشجوی دکترای دانشگاه واترلو مشغول مطالعهام، متوجه شدم که سفر میتواند چیزی فراتر از جابهجایی فیزیکی باشد.
سفر میتواند ابزاری باشد برای ایجاد عدالت اجتماعی و احیای هویتهای فرهنگی که در طول تاریخ توسط استعمار و امپریالیسم سرکوب شدهاند.
غیرمستعمرهسازی سفر، به معنای شکستن زنجیرههای تاریخی استعمار و امپریالیسم است که همچنان در صنعت گردشگری و بسیاری از دیگر بخشها وجود دارد.
این مفهوم، با نگاه انتقادی به رابطه قدرتی که بین کشورها و جوامع مستعمره و استعمارگر وجود داشته است، به دنبال بازگرداندن کنترل به جوامع بومی و محلی است.
غیرمستعمرهسازی به بررسی ساختارهای ناعادلانهای میپردازد که در نظامهای آموزشی، فرهنگی و حتی اقتصادی وجود دارند و همچنان از اندیشههای استعمارگری تغذیه میکنند.
این رویکرد به دنبال ایجاد تغییر در چگونگی تجربه سفر، تعامل با جوامع و توزیع منابع و فرصتها است.
برای فهم بهتر اهمیت غیرمستعمرهسازی در گردشگری، باید ابتدا تأثیرات استعمار بر این صنعت را بررسی کنیم. استعمارگران نه تنها منابع طبیعی و اقتصادی جوامع محلی را بهنفع خود بهرهبرداری میکردند، بلکه با اعمال قدرت فرهنگی و اجتماعی، روایتهای تاریخی و فرهنگی جوامع بومی را دستکاری کردند. در بسیاری از مقاصد گردشگری امروز، همچنان شاهد بقایای این نوع سلطهگری هستیم؛ از نمایشهای کلیشهای و تحریفشده از فرهنگهای محلی گرفته تا بهرهبرداری از نیروی کار محلی بدون مشارکت عادلانه آنها در سودآوری صنعت گردشگری.
تحقیقات من نشان دادهاند که حتی در کشورهایی مانند غنا، که زمانی مستعمره بودهاند، آثار استعمار همچنان در سیستمهای آموزشی و مدیریتی گردشگری دیده میشود.
از دانشگاهها تا سیستمهای گردشگری، بسیاری از این ساختارها همچنان تحت تأثیر تفکرات و ارزشهای استعمارگران قرار دارند.
برای مثال، در بسیاری از کتابخانههای دانشگاههای گردشگری، مانند دانشگاه کیپکاست، درصد بالایی از کتابها توسط نویسندگانی غیربومی و غیرافریقایی نوشته شده است.
این وضعیت باعث میشود که روایات و تجربیات محلی در حاشیه قرار گیرند و روایتهای جهانی غالب همچنان بر جوامع بومی تأثیرگذار باشند.
یکی از راههای غیرمستعمرهسازی سفر، تغییر رویکرد و نگرش ما به مقصدها و جوامع محلی است.اولین گام این است که پیش از سفر، درباره تاریخ، فرهنگ و مسائل اجتماعی مقصد مطالعه کنیم. این آگاهی به ما کمک میکند تا به جای بهرهبرداری از فرهنگهای محلی، با احترام و همدلی به آنها نزدیک شویم.
اقامت در اقامتگاههای بومی، خرید از بازارهای محلی و شرکت در فعالیتهای فرهنگی محلی میتواند به تقویت اقتصاد جوامع بومی و حفظ هویت فرهنگی آنها کمک کند.
غیرمستعمرهسازی سفر همچنین به معنای پایدارسازی سفر است. سفر پایدار تنها به محیط زیست محدود نمیشود؛ بلکه شامل عدالت اجتماعی و اقتصادی نیز هست.
در این رویکرد، سفر باید بهگونهای باشد که نه تنها به نفع محیط زیست باشد، بلکه به جوامع محلی نیز کمک کند تا از مزایای اقتصادی و اجتماعی گردشگری بهرهمند شوند.
این موضوع میتواند شامل مشارکت فعال جوامع محلی در تصمیمگیریها و مدیریت گردشگری، ایجاد زیرساختهای بهداشتی و آموزشی و همچنین تضمین توزیع عادلانه سود اقتصادی از صنعت گردشگری باشد.
یکی از ابزارهای کلیدی در غیرمستعمرهسازی سفر، توانمندسازی افراد محلی و بومی برای مدیریت و هدایت کسبوکارهای گردشگری است. این مسئله باعث میشود که تصمیمگیریهای کلیدی در دست افرادی باشد که بهطور مستقیم با فرهنگ و منابع محلی در ارتباط هستند و به نفع جامعه خود تصمیمگیری میکنند.
نمونههایی از این رویکرد در برنامههای گردشگری مبتنی بر جامعه در کشورهای مختلف مشاهده میشود، جایی که افراد محلی در مدیریت اقامتگاهها، رستورانها و جاذبههای گردشگری نقشی فعال دارند.
میراثی که میخواهم از خود به جا بگذارم، میراثی از عدالت، توانمندسازی و پایداری است. این چیزی است که همه ما باید در صنعت گردشگری به دنبال آن باشیم تا سفری عادلانهتر و معنادارتر برای همگان ایجاد کنیم.
✍️ مائوتور آگبو؛ دانشجوی دکترای دانشکده گردشگری دانشگاه واترلو