این روزها در آستانه معرفی کابینه دولت چهاردهم به مجلس، تحلیلها و گمانهزنیهایی برای معرفی گزینه وزارت گردشگری هم در رسانهها منتشر میشود. طبعا بخش خصوصی گردشگری با توجه به نقش و جایگاهش در این صنعت، خواستهها و مطالبات بر زمینماندهای دارد که ملاکهای گزینه اصلح را با توجه به آن خواستهها در نظر میگیرد. در اینجا سعی میکنم از منظر تشکل فرادست گردشگری یعنی «مجمع تشکلهای گردشگری کشور» ملاکهای گزینه اصلح وزارتخانه را اجمالا مرور کنم.
اولین و مهمترین ویژگی وزیری که انتخاب میشود، تخصص و آشنایی با حوزه ماموریت و وظایف این وزارتخانه است. به عبارتی، نباید این وزارتخانه محل آزمون و خطای نیروهایی باشد که فاقد تجربه و تخصص لازم هستند و تازه با انتصاب در این وزارتخانه میخواهند صاحب این تخصص و تجربه شوند. اگر این موضوع در انتخاب وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مورد توجه قرار نگیرد، آسیبهای آن متوجه بخشهای مختلفی خواهد شد که با این وزارتخانه سر و کار دارند؛ از جمله صنعت گردشگری که شدیدا نیازمند مدیران باتجربه در بخش دولتی است تا بتوانند شرایط کار را برای بخش خصوصی و پویایی صنعت فراهم کنند.
موضوع مهم دیگری که وجود دارد، تسلط به زبانهای خارجی است. وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی حتما باید به دو زبان بینالمللی مسلط باشد. چرا که بخش مهمی از ماموریت این وزارتخانه بینالمللی است و شخص اول این دستگاه اجرایی برای مذاکرات کاری برونمرزی باید زبان بینالمللی داشته باشد.
موضوع مهم دیگری که به همین اندازه اهمیت دارد، خوشنام بودن وزیر در بدنه صنعت است. کسی که وزیر میشود باید از حُسن شهرت نزد مخاطبان وزارتخانه برخوردار باشد. چرا که این حسن شهرت ذهنیت مخلاطبان وزارتخانه را میسازد. وزیر باید اهل تعامل باشد و خرد جمعی را به کار گیرد. اهل خودمحوری نباشد و بتواند مشارکت همه بخشهای تاثیرگذار و از جمله تشکلهای بخش خصوصی را جلب کند. چنین چیزی یکشبه در کسی به وجود نمیآید و محصول باورهایی است که باید از قبل در وزیر شکل گرفته باشد. در واقع وزیر باید به نقش و اهمیت بخش خصوصی اعتقاد قلبی داشته باشد.
اگر چنین وزیری معرفی شود، آنوقت موضوعی که اهمیت پیدا میکند، انتصابهای او در بدنه وزارتخانه است. به عنوان مثال، ما در بخش خصوصی گردشگری همواره تاکید داشتهایم که معاون گردشگری با نظر بخش خصوصی معرفی شود. متاسفانه در گذشته به این خواسته توجه نشد و انتظار ما این است که در دولت آقای دکتر پزشکیان، فعالان صنعت گردشگری به عنوان صاحبان اصلی این صنعت در اجماعی که برای انتصاب معاون گردشگری انجام میشود، نقش و تاثیر لازم را داشته باشند. اینطور نباشد که بدون توجه به نظر تشکلها شاهد معرفی معاونی باشیم که صرفا حاصل ارتباطات است و نه نیازسنجی علمی و حرفهای.
طبعا اگر معاون گردشگری از بدنه وزارتخانه باشد، بهتر است. چرا که ساختار را میشناسد و صنعت هزینه ناآشنایی او را نخواهد پرداخت. چنین انتصابی طبعا روی انتصاب مدیران کل هم تاثیرگذار خواهد بود. معاونی میتواند مدیران کل کارآمد منصوب کند که خودش کارآمد باشد و زمینه و ماموریت سازمانی خود را خوب بشناسد و صاحب تجربه باشد. این موضوع مهمی است که توجه نکردن به آن در گذشته مشکلات زیادی برای صنعت گردشگری به وجود آورد.
امیدوارم در روزهای آینده شاهد معرفی وزیری باشیم که هم خود و هم معاونانش در آینده از بهترینها باشند و شاهد دوره درخشانی در صنعت گرذدشگری کشور باشیم.
جمشید حمزهزاده، رئیس جامعه هتلداران ایران