امروزه كشورهای توسعه يافته كه اتكای اقتصادی آنها بر گردشگری است، جهانگردی را همچون نهادی در نظر میگيرند كه ميليونها بر هم كنش در آن صورت میگيرد. نهادی كه ضمن برخورداری از دانش و اطلاعات انباشته شده به يكی از مؤلفههای مهم تجارت بينالمللی بدل گرديده است.
در سالهای اخير و به مدد علم اقتصاد، چگونگی هزينه كرد پولهای خرج شده بابت گردشگری در مقصد مشخص میشود و به همين دليل نيز هست كه از جهانگردی به عنوان يک كالای صادراتی ياد ميكنند. همچنان كه ارزهای حاصل از گردشگری در اقتصاد يک كشور به گردش در میآيد، ميزان اثرگذاری آن نيز افزايش يافته و "ضريب تكاثر" درآمدی آن نيز محاسبه میشود.
به همين ترتيب نیز اثرات درآمدی حاصل از گردشگری، محاسبه و بخشی نيز از طريق ماليات از مشاغل مختلف كسر و به حساب درآمدی دولت، واريز میگردد.
بررسیها نشان میدهد كه درآمد سرانه و ميزان مسافرتهای انجام شده در يک كشور و تمايل انجام سفر در بين مردم يک كشور با ميزان "محصول ناخالص ملی" همان كشور دارای همبستگی است. ميزان اين همبستگی كامل نيست اما از آنجا كه ميل به مسافرت تا اندازه زيادی پديده فرهنگی و نه اقتصادی محسوب میشود، موقعيت و مكان يک كشور و ميزان ثروت جامعه ميزبان به آن بستگی خواهد داشت.
از آنجا كه كشورهايی كه معمولا دارای بالاترين GNP ( ميزان درآمد ملی سرانه ) هستند، دارای ميل بالايی به مسافرت نيز میباشند، گردشگری در حكم اقتصاد مولد بوده و در نتيجه شهروندان اين كشورها علاوه بر انجام مسافرتهای گوناگون، دارای بيشترين درآمدهای اقتصادی و بالاترين ميزان اميد به زندگی نیز میباشند. اين موضوع خود يكی از آثار غيرمستقيم گردشگری به حساب میآيد كه نمیتوان به راحتی به رقم مشخصی در مورد درآمدهای حاصل از آن دست يافت.
بر همين اساس الگويی برای سنجش آثار اقتصادی گردشگری همراه مورد توجه بوده است كه بتواند با بررسی آثار مستقيم و غيرمستقيم گردشگری، تحليل جامعی بر در آمدهای آن داشته باشد.
در عين حال، تجزيه و تحليل گردشگری تا اندازه زيادی به ميزان اطمينانپذيری و اعتبار اعداد و ارقام ارائه شده بستگی دارد و بطور كلی چه این تحليلها از سوی بخش دولتی و يا خصوصی ارائه شود در مجموع متغيرهايی خواهند بود كه احتمال بروز خطا در آنها وجود دارد.
آمار و ارقام گردشگری معمولاً به صورت تعداد ورود و خروج گردشگران و چگونگی اقامت آنها محاسبه میشود. به طور مشخص تعداد ورودی مسافرين بينالمللی و پذيرايی از آنها به صورت جداگانه و منفک از تعداد ورود و خروج مسافرين داخلی يک كشور ( مسافرتهای داخلی ) در نظر گرفته میشود.
در اين راستا دادههای اقتصادی قابل ملاحظهای از سوی سازمانهای متولی گردآوری میشوند كه در اختيار اين سازمانها باقی میمانند و معمولاً نشر آنها با سطوح دقت متفاوتی صورت میگيرد. به همین دلیل بسياری از مطالعات اقتصادی كلان يا نتايج تحليلهای اقتصادی انجام شده از دقت كافی برخوردار نبوده و اينچنين است كه بخش قابل توجهی از ايرادات و انتقادات مطرح شده در حوزه اقتصاد گردشگری به مبانی آماری آن باز میگردد و در نتیجه نتايج و تحليلهای آن را مغاير با هم نشان میدهد.
بر اين اساس لازم است ضمن بررسی چارچوبهای اقتصاد گردشگری با بررسی، تجزيه و تحليل مفاهيم مرتبط با آن از جمله ضريب افزايش درآمد و ضريب افزايش اشتغال به رهيافت مناسبی در جهت بازشناسی قابليتهای سنجش آثار گردشگری در زمينههای مختلف اقتصادی پی برد و شرايط اقتصادی كشورها در ايجاد تحرک و سرمايهگذاری در امر جهانگردی را مورد مطالعه قرار داد.
دکتر فرید جواهرزاده - مشاور مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی