اخیرا دعوت از بلاگرها در صنایع مختلف بسیار ترند شده است و همه ما شاهد این اتفاق هستیم. از صنعت پوشاک و خودرو و جواهرات گرفته تا صنعت لوکس گردشگری و میهمان نوازی.
این خیلی خوب است که یک شخص در فضای مجازی بتواند آنقدر تاثیرگذار باشد که هزاران هزار مخاطب را به این مجموعه ها بکشاند! اما آیا مخاطبان هدف بوتیک هتل ها همان مخاطبان بلاگرهای مورد نظر هستند؟ آیا بوتیک هتل ها به این جامعه نیاز دارند؟ آیا یکبار از خودمان پرسیدیم به چه قیمتی باید این مخاطبان را جذب کنیم؟
جوابش اینجاست: اگر این کار را نکنیم، گویی از قافله عقب افتاده ایم!
همانطور که می دانید نسل جدیدی که به نسل Z یا به قول معروف نسل زی معروف هستند، خیلی زود درصد زیادی از حجم سفر را از آنِ خودشان می کنند و سوال اینجاست که آیا آماده ی خدمت رسانی به نسل زی هستیم؟ اصلا می دانیم معیارشان از انتخاب هتل چیست؟ خواهان چه نوع خدماتی هستند؟ اولویت هایشان چیست؟ طرز تفکرشان به چه شکل است؟ آیا اصلا نسل زی جزء جامعه ی آماری بلاگرها محسوب می شوند؟
به فرض که جزء این جامعه آماری محسوب بشوند؛ چطور می توان اعتماد آنها را جلب کرد؟ دغدغه شان چیست؟
ما بهتر است با ویژگی های نسل زی آشنا بشویم و متناسب با سطح نیازهایشان خدمات ارائه بدهیم تا منجر به افزایش رضایت آنها شود.
نسل Z به نسلی اطلاق میشود که بین سالهای 1997 تا 2012، پس از هزارهها متولد شدند. هرکسی که بین سالهای 1981 تا 1996 متولد شده، نسل Y (میلنی یا هزاره) محسوب میشود و هرکسی که از سال 1997 تا 2012 متولد شده باشد، بخشی از نسل زی است.
نسل زی با فناوری، اینترنت و رسانه های اجتماعی بزرگ شده اند که گاهی باعث می شود آنها را با عنوان معتاد به فناوری، ضد اجتماعی یا "جنگجویان عدالت اجتماعی" تصور کنند.
حال داستان از اینجا جالب می شود که از سال 1980 تکنیکی در هتلداری بوجود آمد که به نیازهای اساسی میهمانان پرداختند و شیوه نوینی از میهمان نوازی توسط بوتیک هتل ها پدید آمد.
بدین ترتیب دو جوان امریکایی یه نام های یان شراگر و استیو روبل را می توان از اساتید این سبک در خلق بوتیک هتل ها قرار داد.
یان شراگر و استیو روبل (مبدع مفهوم بوتیک هتل) در سال 1984 اولین بوتیک هتل شان يعني مورگانز را در نيويورک سيتي راه اندازی کردند.
هتلی که هم سبک زندگی میهمانان را منعکس کرد و هم جایگزین مناسبی برای هتل های آن زمان بود.
این دو نفر سعی در انتقال این مفهوم داشتند که هتل های زنجیره ای مانند فروشگاه های بزرگ هستند و با تأکید زیاد بر طراحی، تصمیم گرفتند تا به مکان هایی تبدیل بشوند که نه تنها میهمانان، بلکه افراد محلی هم به آنجا بروند.
بوتیک هتل ها را برای چه کسانی طراحی کردند؟ نسل میلنی ها یا هزاره. یعنی جامعه آماری و مخاطب هدفشان این نسل بودند. در واقع نیازهای آنها را سنجیدند و کشف کردند که بعنوان مثال شخصی که در سال 1981 متولد شده (همزمان با روی کار آمدن کانسپت بوتیک هتل) 20 سال آینده در صنعت میهمان نوازی چه نیازهایی دارد؟
من فکر می کنم یان شراگر کسی بود که نه تنها به رعایت مولفه های جداگانه طراحی در میهمان نوازی تعهد داشت، بلکه او در زمینه سرگرمی و زندگی شبانه هم فعالیت داشت تا بوتیک را از چیزی ارتقا بدهد که به طراحی، نحوه تعامل و تجربه عاطفی برای میهمان منجر می شد؛ جایی که هتل ها پس زمینه ای برای سبک زندگی ای شدند که بسیاری از مردم آرزویش را داشتند. نه تنها از نظر زیبایی شناسی طراحی هتل ها، بلکه از نظر شور و نشاط.
با ظهور هتل مورگانز و آنچه یان شراگر انجام داد و دیگران پس از او ساختند، این احتمالاً اولین بار بود که شور و نشاط بعنوان مولفه اساسی یک تجربه از بوتیک هتل تبدیل می شد. در حالی که از نظر تاریخی، هتل های بوتیک همیشه وجود داشتند، اما احتمالاً به آنها بوتیک هتل گفته نمی شده. در اروپا و دیگر مناطق همه چیز در مورد هتل های کوچکتر بود که بسیار صمیمی و زیبا طراحی شده بودند.
شناخت این نسل و ارتباط با آنها امری حیاتی در بوتیک هتل هاست.
تا بحال به این موضوع فکر کرده بودید؟
بهتر نیست کوکورانه به راهی که بیشتر صنایع پیش گرفتند، وارد نشویم؟
یادمان باشد از چه روش هایی برای جذب مخاطب هدف استفاده می کنیم!
✍️ الهام محمدی - فعال گردشگری