متخصصان حوزه میهماننوازی و صنعت هتلداری به خوبی میدانند که در این حوزه چالشهای فراوانی وجود دارد که تاثیر برخی از آنها در محیطهای کسب و کار، مشخصتر و واضحتر است. این چالشها گاهی در بدنه مشاغل مختص این صنعت دیده میشود و گاهی در توازن درآمد پدیدار میگردد. گاهی مربوط به فرایندهای عملیاتی است و گاهی فرایندهای سیستمی. گاهی این چالشها قابل کنترل هستند و گاهی هم کاملا خارج از کنترل میباشند. در مدت حضور خود در محیطهای کسب و کار اینچنینی و با بهرهگیری از تجربیات مدیرانی که در کنار آنها بودهام فهرستی از مهمترین چالشهای پیش رو در این صنعت را در این فرصت برای شما برمیشمارم.
اولین چالش و شاید مهمترین دغدغه امروز، موضوع وبسایت است. مشکل مهمی که در این وبسایتها دیده میشود، این است که این سایتها عموما بهینهسازی نشدهاند. با نگاهی اجمالی به سایتهای هتلهای سه، چهار و پنج ستاره در کشور میتوان دریافت که مدیران ارشد این هتلها ( چه زنجیرهای و چه غیره ) بر این تصور هستند که داشتن یک وبسایت جمع و جور برای رزروهای آنلاین و مستقیم توسط میهمان کافی است. اما با نگاهی دقیقتر میتوان مشاهده نمود که متاسفانه این سایتها بهینهسازی نشده اند. مثلا به ندرت میتوان در آنها صفحات مخصوص آفرهای هتلی را دید و یا برنامهای مدون در حوزه پاداش به میهمانهایی یافت که از سایت این هتلها اتاق رزرو میکنند. هیچ سامانه تحلیلی در سایت مشاهده نمیشود و هیچ محصولی که مختص هتل باشد در این سایتها به چشم نمیخورد. این موارد تنها برخی از مواردی هستند که نادیده گرفته میشوند و یا کمتر مورد توجه هستند و در نتیجه موجب عدم بهینهسازی بستر وبسایتها میشوند.
دومین چالش مربوط به دنیای مجازی است. من این معضل را غفلت از محبوبیت آنلاین مینامم. امروزه با توجه به گستردگی فعالیتهای دنیای مجازی، تقریبا غیر ممکن است اگر بخواهیم میزان وسعت و تاثیرگذاری سایتهای مسافرتی و رسانههای اجتماعی را نادیده بگیریم. به همین دلیل بسیار برایم جالب توجه است که بدانم چرا برخی از مدیران ارشد هیچ کاری در بهبود وجهه آنلاین هتل خود نمیکنند. این مدیران اصلا اعتقادی به پاسخگویی و پیگیری مطالبات و خواستههای میهمانها و مشتریان خود به صورت آنلاین یا در شبکههای مجازی ندارند. به نظر نمیرسد که این دسته از مدیران از تاثیر بسیار چشمگیر نظرات میهمانها و بازخوردهای آنها در مورد هتل خود آگاه باشند. به ویژه اینکه این نظرات در رزروهای آینده هتل نیز نقش قابل توجهی خواهند داشت.
این مدیران حتی اهمیتی برای نظرات مقایسهای میهمانها در مورد هتل خود و هتلهای رقیب قائل نمیشوند. هرکدام از این اطلاعات میتواند در محیط کسب و کار امروز در ایران بسیار حیاتی بوده و گاهی ورق را به نفع یک هتل یا مجموعه هتلی تغییر دهد. لذا چشمپوشی و یا نادیده گرفتن این موارد میتواند ضربه بزرگی به بدنه اقتصاد کشور وارد کند.
سومین چالش این است که در ایران هنوز آنچنان که باید بر روی افراد سرمایهگذاری نمیشود و تفاوت چندانی میان عبارت "منابع انسانی" و "سرمایه انسانی" در عمل وجود ندارد. واقعیت تاسفبرانگیز و ناراحتکننده در این حوزه این است که افرادی که به دانش تخصصی مجهز نشدهاند به مشاغلی منصوب میشوند که لزوما نیازمند مسئولیتهای مدیریتی بالا در حوزه درآمد است. تفکری که در این حوزه وجود دارد بر مبنای بکارگیری افراد بیتجربه و تربیت حرفهای این افراد در ضمن خدمت است. اما شاید بهتر باشد که در مورد این نوع نگرش کمی بیشتر فکر کنیم.
آیا افرادی با تجربه و دانش کمتر، پلههای ترقی را مطمئنتر و سریعتر طی نخواهند کرد؟ آیا زمان آن نرسیده که در بدنه سرمایه انسانی صنعت هتلداری دانش و تجربه آمیخته شوند؟
بسیاری از هتلها در داخل کشور به دلیل کاهش هزینهها، بستههای تشویقی، جبرانی و یا درآمدی وسوسهکنندهای ارائه نمیدهند. این هتلها عموما ترجیح میدهند از بدنه پرسنل هتل، افرادی را آموزش داده و ارتقا دهند که البته به نظر نمیرسد شیوه درستی باشد چرا که در اینصورت باید مسئولیتی بسیار بالاتر و فراتر از مسئولیتها و تواناییهای کنونی به این فرد داده شود. گاهی دیده میشود که مدیریت ارشد هتل از اینگونه افراد انتظار دارد که خود به دنبال آموزش خود باشند و با تکیه بر تواناییهای خود همگام با استانداردهای روز هتلهای دنیا پیشرفت کنند. این مدیران شاید نمیدانند که این موضوع ممکن است اثر منفی بر روی درآمدهای آنها داشته باشد.
چهارمین چالش این است که تمرکز بر هزینهها بسیار غیر علمی و غیر کاربردی است. به نظر میآید آنچه که هتل درک نمیکند این است که فروش، فقط و فقط درآمد نیست. بسیاری از مدیران در هتلهای چند ستاره پایتخت حتی تا به امروز فرهنگ موثری در مدیریت درآمد در عملیات هتلداری خود به کار نمیبندند و این خود نشان از آگاهی بسیار پایین از این موضوع است. این مدیران بر این باورند که هر بخشی از تجارت مهم است و هر شب اقامت در محاسبه به حساب میآید. در حالیکه موقعیتهایی رخ میدهد که میزان هزینههای جاری آن ( چه هزینههای پولی و چه هزینههای استراتژیک ) در یک قرارداد خاص به شکلی خواهد بود که درآمد در بازه کوتاهمدت ممکن است اصلا مقرون به صرفه به نظر نیاید.
و بالاخره چالش پنجم این است که هیچ داده و تحلیل مناسب و درستی از وضعیت موجود در کشور وجود ندارد. بدون داشتن یک برنامه تحلیلی، هوشمند و تجاری نمیتوان این میزان از اطلاعاتی که روزانه از هتلها به دست میاید را مدیریت و تحلیل کرد و در فازهای بعد آنها را به کار گرفت.
هتلها و مدیران آنها در حال رسیدن به این موضع هستند که به درک کاملی از این اطلاعات به دست آمده، نیاز مبرم دارند و البته باید با ابزار هوش تجاری اندکی کار کنند تا بدان عادت کنند چرا که استفاده از این ابزار و نرمافزارها ساده نیست. البته درک اولیه از دادهها، دستهبندی آنها و محافظت از این دادهها هم بخشی از عملیات دادهکاوی و برنامهریزی استراتژیک هر هتلی میباشد. برخی از عواملی که موجب بروز این چالش میشوند عبارتند از: تعیین نکردن بخشهای بازار و عدم برنامهریزی بر روی بازار هدف و قسمت مورد نظر به منظور بازاریابی مستمر و هدفمند، نابسامانی در منابع رزرو اتاقها در هتل و عدم استفاده از نرمافزارهای جدید.
به نظر میرسد چند شیوه برای مواجهه و حل این چالشها وجود داشته باشد اما مهمترین معضل یک هتل این است که بتواند در تشخیص این مشکلات و ریشههای آن، استوار و هدفمند اقدام کند. متاسفانه در بین مدیران کم نیستند افرادی که تمایل به نادیده گرفتن و یا حتی رد وجود این موارد دارند و برخی هم بر این عقیدهاند که این موارد تاثیر بسزایی بر کلیه عملیات هتلداری نمی¬گذارد.
به نظر شما چنین است؟
حقیقت این است که این موارد قطعا تاثیر خود را خواهند گذارد و در واقع چالشهای مذکور عملا تاثیر قابل توجهی بر درآمد خواهند داشت. هنگامی که نتیجه در پایان روشن شود، مدیرانی که آیندهنگری مناسبی نداشتند، ناگزیر دچار مشکل میشوند و از دیدن نتیجه بیتوجهی خود بسیار بسیار ناراحت خواهند بود.