اصطلاحات کاربردی و روزمره زبان انگلیسی در حوزه مهمان نوازی و پذیرائی و مرور نکات کاربردی گرامری و تصاویر مربوطه.
تفاوت بین🔸The latest 🔸The latter 🔸The last 🔸The latter part of ✅عبارت the latest به معنی جدیدترین و آخرین هست.🔹She always dresses in the latest fashion. ✅عبارت the latter اشاره به دومین عضو هر مجموعه دو تایی دارد.🔹Giving a choice of traveling by ship or plane, most people choose the latter. ✅عبارت the last به معنی "آخرین نفر یا آخرین چیز " هست. 🔹What time does the last train leave? ✅عبارت the latter part of معنای نیمه ی دوم یا نیمه ی آخر چیزی را میرساند.🔹The latter part of the story. 🔹The latter part of the 1980s
ایجاد شده: 25/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397اصطلاحات با پول 🔹To be loaded (He is loaded.) 👈🏻وضعش توپه(خر پوله)🔹To be rolling in it (He is rolling in it.) 👈🏻طرف خر پوله🔹Rake in dollars (He is raking in dollars.) 👈🏻طرف پول پارو میکنه🔹Streets are paved with gold. 👈🏻تو خیابون پول ریخته🔹Be well off (He is well off.) 👈🏻وضعش خوبه🔹 be on easy street (He is on easy street.) 🔸To be in the black (He is in the black.) 👈🏻او مرفه بی درده🔹Penniless (He is penniless.) 🔸Broke (He is really broke.) 🔹To be in the red (He is in the red.) 👈🏻بی چیز و درمانده است👈🏻آه در بساط ندارد🔹 Black account 👈🏻حساب پر🔹 Red account 👈🏻حساب خالی🔹 Easy Money 👈🏻پولی که راحت و از راه نامشروع به دست می آید🔹Con- artist (He is a Con- artist.) 🔸Hustler (He is a hustler.) 👈🏻متخصص پول در آوردن از راه نامشروع🔹Quick-buck artist (He is a quick- buck artist.) 👈🏻مفت خور🔹Marry money (He married money.) 👈🏻برای پول ازدواج کرده🔹Money talks. 👈🏻پول هر کاری می تواند بکند🔹 Gold- digger (She is a gold-digger.) 👈🏻خانمی که برای خالی کردن حساب آقایی با او ازدواج کند🔹Open-handed (He is very open-handed.) 🔸Generous (He is really generous.) 👈🏻دست و دلباز🔹 Miser (He is Miser.) 🔸Stingy (He is stingy.) 👈🏻خسیسه🔹What a rip- off 👈🏻مگه سر گردنه ست؟🔹 It is a pig in a poke. 👈🏻مفتش گرونه🔹Grease 👈🏻رشوه🔹Grease Someone’s palm. 👈🏻سبیل کسی را چرب کردن🔹Six- figure salary 👈🏻درآمد نجومی🔹Money Laundry 👈🏻پول شویی
ایجاد شده: 25/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397حال استمرارى بخش دوم 💫طرز ساختن حال استمراری:ادامه جمله +مفعول+ing +فعل+(am-is-are)+فاعل👈🏻مثال:🔹I am listening to music 💫طرز منفی و سوالی کردن حال استمراری :برای منفی کردن کافیست که بعد از افعال کمکی (not) اضافه کنیم و برای سوالی کردن (are-is-am)را به ابتدای جمله می آوریم.🔹I am not playing soccer. 👈🏻مثال حال ساده استمراری🔹I am eating now. 🔹I am driving in my car. 🔹I am walking in street. 🔹I am talking with you. 🔹She is reading a book. 🔹I am sitting in the park 🔹I am going to my home. 🔹He is watching tv. 🔹They are thinking about it. 🔹I am studying to become a doctor. 🔹I am not studying to become a dentist. 🔹I am reading the book Tom Sawyer. 🔹I am not reading any books right now. 🔹Are you working on any special projects at work? 🔹Aren’t you teaching at the university now? 🔹You are learning English now. 🔹You are not swimming now. 🔹Are you sleeping? 🔹I am sitting. 🔹I am not standing. 🔹Is he sitting or standing? 🔹They are reading their books. 🔹They are no watching television. 🔹What are you doing? 🔹Why aren’t you doing your homework?
ایجاد شده: 25/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397قبل از حرف زدن ، از اين سه دروازه عبور كن : ١- آيا حرفم حقيقت دارد؟ ٢- آيا گفتنش لزومى دارد؟ ٣- آيا گفتنش مهربانانه است؟!
ایجاد شده: 25/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397كاربرد 🔸No longer 🔸not any longer 🔸 not any more 👈🏻 ديگه نه 👈🏻در گذشته آره 👈🏻اما الان ديگه نه☑ مثال :🔹The cinema is no longer used 👈🏻سينما ديگر كمتر استفاده ميشه/مردم كمتر سينما ميروند🔹She doesn't work here any longer 👈🏻او ديگر اينجا كار نميكند🔹I can't wait any longer 👈🏻ديگر بيش از اين نميتوانم منتظر بمانم🔹David and I are no longer engaged 👈🏻من و ديويد ديگه نامزد نيستيم🔹I am No Longer Afraid to Die 👈🏻ديگه از مردن نميترسم🔹Drugs No Longer Available 👈🏻دارو ها ديگه در دسترس نيستند🔹Jobs That No Longer Exist Today 👈🏻شغلهايي كه ديگه امروز وجود ندارند🔹We are no longer accepting questions from this account 👈🏻ما ديگه از اين حساب سوالاتي رو پذيرا نيستيم🔹I'm no longer funny 👈🏻من ديگه با مزه نيستم
ایجاد شده: 25/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397تفاوت کلمات 🔸Travel 🔸Journey 🔸Trip 🔸Tour در چیست؟✅ Trip به سفری گفته میشود که «کوتاه» است و معمولا زمان زیادی طول نمیکشد. مثلاً صبح زود حرکت کنیم و شب برگردیم🔹 I went to a business trip yesterday 👈🏻دیروز صبح به یک سفر کاری رفتم✅ Journey به مسافرتی گفته میشود که برخلاف Trip فاصلۀ قابل توجهی را طی کنیم و زمان بیشتری را نیز سپری کنیم. 🔹 My dad went on a long journey. 👈🏻پدرم به یک مسافرت طولانی رفت✅ Tour این کلمه هنگامی استفاده میگردد که بخواهیم در زمانی کاملا معین و برنامهریزی شده از مبدأ به مکان خاصی برویم و دربارهاش اطلاعات خاصی کسب کنیم و پس از مدت مشخصشده به مبدأ بازگردیم.🔹 We went on a 10-day tour of Africa. 👈🏻ما به یه سفر 10 روزه به آفریقا رفتیم. ✅ Travel این کلمه معنای گردش و نسبت به سه کلمه دیگر مدت طولانی تری دارد. 🔹 He has written a book about his travels 👈🏻او کتابی در مورد سفرهایش نوشته است
ایجاد شده: 25/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397زمان حال استمراریPresent progressive بخش اول 💫عملی که در زمان حال انجام می شود و رخ می دهد:👉🏻Peter is reading a book now. 💫تصمیمات قطعی که در آینده نزدیک رخ می دهد:👉🏻We are going to Basel on Saturday. 💫فعالیت های موقتی👉🏻I am working in Rome this month. 👉🏻I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one. 💫برای بيان عملی يا موقعيتی که در حال حاضر در حال وقوع ميباشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:👉🏻I'm reading an exciting book. 👉🏻He is learning Arabic. 💫برای بيان قراری تعيين شده در آينده:👉🏻I am meeting him at the park.
ایجاد شده: 25/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397کاربردهای 💫 much 💫 many 💫 a lot of در جمله 🔹 How much water do you drink? 👈🏻شما چه مقدار آب می نوشید؟🔹How many hours do they work in a week? 👈🏻آنها در یک هفته چند ساعت کار می کنند؟🔹I usually use a lot of salt. 👈🏻من معمولاً زیاد نمک مصرف می کنم.🔹 Do they eat much meat? 👈🏻آیا آنها زیاد گوشت می خورند؟🔹We don't do much homework. 👈🏻ما تکالیف منزل زیادی انجام نمی دهیم.🔹Are there a lot of students in your class? 👈🏻آیا در کلاس شما تعداد زیادی دانش آموز وجود دارد؟🔹 There's a lot of sugar in this tea. 👈🏻مقدار زیادی شکر در این چای وجود دارد.🔹Do you watch many films? 👈🏻آیا شما تعداد زیادی فیلم می بینید؟
ایجاد شده: 24/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397🔹 Better late than never. 👈🏻 دیر رسیدن بهتر از هرگز رسیدن است.🔹 Dog-Eat-Dog world. 👈🏻 هر کسی به فکر منافع خودشه.(خر تو خری)🔹 Don’t look a gift horse in the mouth. 👈🏻 دندان اسب پیشکشی رو نمیشمارند.🔹 Charity begins at home. 👈🏻 چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است🔹 A sleeping cat will not catch a rat 👈🏻 آنکه در خواب است روزیش در آب است🔹 Great boast, little toast 👈🏻 جیب خالی پز عالی🔹Heart speaks to heart 👈🏻 دل به دل راه داره🔹 I saw a saw that saw a saw 👈🏻 دست بالای دست بسیار است🔹 To kill two birds with one stone 👈🏻 با یک تیر دو نشان زدن🔹 Tell the truth and run 👈🏻 جز راست نباید گفت، هر راست نشاید
ایجاد شده: 24/مهر/1397 آخرین ویرایش: 26/مهر/1397کاربرد حال ساده بخش سوم 💫با برخی افعال که در زمان حال درحال انجام شدن هستن اما ذاتا نمی تونن به صورت حال استمراری بیان! بذارید با یه مثال این مورد رو بهتر براتون توضیح بدم، مثلا من الان دارم تایپ می کنم می تونم بگم ” من اکنون درحال تایپ هستم یا من دارم تایپ می کنم” اما الان که به یک خودکار هم نیاز دارم نمی تونم بگم “من اکنون درحال نیاز به یک خودکار هستم” می تونم؟ خب زبان انگلیسی هم همینطوره! بعضی فعل ها رو نمی شه بصورت حال استمراری اورد حتی اگر همین الان درحال رخ دادن باشن🔹I am here now. 🔹She is not here now. 🔹He needs help right now. 🔹He does not need help now. 🔹He has his passport in his hand. 🔹Do you have your passport with you?
ایجاد شده: 24/مهر/1397 آخرین ویرایش: 25/مهر/1397