به گزارش سرویس خارجی هتل نیوز و به نقل از سیمپل فلایینگ، هیدروژن کماکان یک نقطه کانونی در راستای هدف انتشار صفر گازهای آلاینده خواهد بود؛ درحالیکه انرژی الکتریکی به هواپیماها در سفرهای کوتاه کمک میکند، هیدروژن برای موج جدیدی از سفرهای متوسط و طولانی در دهههای آینده در نظر گرفته شده است. در نتیجه، سال گذشته، ایرباس از سه محصول مفهومی تجاری خود بر پایه سوخت هیدروژنی ZEROe رونمایی کرد تا بتواند تعهدات خود را پیش از تغییرات اساسی عملی کند. به دنبال اعلام ساخت این پیشرانه هیدروژنی ابتکاری، ایرباس اجرای برنامههای خود را در این رابطه آغاز کرد. قابل ذکر است، در ماه ژوئن نیز یک نیروگاه اروپایی اعلام کرد که روی مخازن فلزی برای هیدروژن مایع کار میکند. این شرکت پایگاهی با نام مرکز توسعه انتشار صفر ZEDC را در نانت فرانسه و برمن آلمان راهاندازی کرده است. ساختار مناسب با تکیه بر این پروژه، ایرباس به دنبال تولید مخازن برودتی با قیمت مناسب برای حمایت از برنامه ZEROe است. طراحی و ادغام سازههای تانک در رقابت برای دستیابی به هواپیماهای هیدروژنی امری حیاتی است. آقای سابین کلاوکه، مدیر فنی ایرباس در اجلاس ایرباس اظهار کرد: من قبلا این شانس را داشتم که از یکی از دو مرکزی که ایجاد کرده بودیم دیدن کنم، مراکز توسعه تولید گازهای گلخانهای صفر که بر مخازن و سیستم تانک در هواپیما تمرکز میکنند. ما این مراکز را در نانت و برمن ایجاد کردهایم؛ جایی که دانش گستردهای در این زمینه وجود دارد. این همان فناوری است که ما باید روی آن کار کنیم. از نظر برمن، خصوصیات این هواپیما به بخش دفاع و فضایی ایرباس و گروه ArianeGroup بسیار نزدیک است. بنابراین در اینجا ما واقعا از یک اکوسیستم که نحوه کار با هیدروژن را به خوبی میداند سود میبریم؛ زیرا در فضا همیشه از آن استفاده میکنیم. اقدامات تکمیلی در کنار ابتکارات نانت و برمن، ایرباس نیز در حال آماده سازی این فناوری در طی یک مسیر گستردهتر است. این شرکت با شرکتهای Air Liquide و VINCI Airports برای استفاده از هیدروژن در فرودگاهها همکاری میکند. این پروژه مشارکتی قصد دارد شبکه فرودگاهی اروپا را برای رفع نیازهای آینده تقویت کند. هدف لیون-سنت اگزوپری میزبانی از اولین تاسیسات هیدروژنی تا سال ۲۰۲۳ است. پس از این شرکا به دنبال توسعه این برنامه در حداقل ۴۵ فرودگاه در ۱۲ کشور هستند. در مجموع ایرباس کاملا متعهد به انقلاب هیدروژنی است. با این حال برای اینکه شرکتها و صنایع گستردهتر از این رویکرد جدید استفاده کنند، زیرساختهای مناسب موردنیاز است. با این وجود، این شرکت نشان داده که هیچگاه منتظر توسعه راهحلها توسط دیگران نمیماند. این امر بهطور فعالانه استاندارد را در دوره جدید تعیین میکند.
ایجاد شده: 15/مهر/1400 آخرین ویرایش: 15/مهر/1400 اخبار خارجیبه گزارش سرویس خارجی هتل نیوز، فضاپیمای سرنشیندار سایوز دقایقی پیش طی مأموریت MS-19 با موفقیت به ایستگاه فضایی بینالمللی پیوست تا این آزمایشگاه مداری برای نخستین بار میزبان سینماگران شود. سه خدمهی فضاپیمای سایوز MS-19 را که ساعت ۰۴:۵۵ منطقهی زمانی شرقی (۱۲:۲۵ به وقت تهران) از پایگاه فضایی قزاقستان و توسط موشک «سایوز ۲.۱ای» (Soyuz 2.1a) راهی فضا شده بودند.، «کلیم شیپنکو» (Klim Shipenko) کارگردان، «یولیا پرسیلد» (Yulia Peresild) بازیگر و «آنتون شکاپلروف» (Anton Shkaplerov) فضانورد آژانس فضایی روسیه تشکیل میدادند. پس از حدود ۳ ساعت در راه بودن، کپسول سایوز در ساعت ۰۸:۲۲ منطقهی زمانی شرقی (۱۵:۵۲ به وقت تهران) با موفقیت به ماژول «راسوِت» (Rassvet) از بخش روسی ایستگاه فضایی بینالمللی پیوست. این بندرگاه پیش از این با جابهجایی کپسول سرنشیندار سایوز MS-18 برای ورود فضاپیمای جدید خالی شده بود. بدین ترتیب اکنون ایستگاه فضایی بینالمللی برای نخستین بار در طول ۲۰ سال حضور انسانی، شاهد حضور سینماگران شده است. این هنرمندان در طول اقامت کوتاه خود قرار است سکانسهایی از فیلمی داستانی به نام «چالش» (The Challenge) را فیلمبرداری کنند. داستان فیلم دربارهی پزشکی است که برای نجات جان یک فضانورد که دچار مشکل قلبی شده است، به ایستگاه فضایی بینالمللی اعزام میشود. روسیه در حالی فیلمبرداری از نخستین فیلم سینمایی داستانی در فضا را آغاز خواهد کرد که هنوز تاریخ پرتاب مشترک ناسا و اسپیسایکس برای فیلمبرداری فیلم «تام کروز» (Tom Cruise) که برای نخستین بار در سال ۲۰۲۰ مطرح شده بود، معلوم نیست. پرسیلد و شیپنکو برای این پرواز آموزشهای اضطراری را پشت سر گذاشته بودند و ضمن فراگیری اصول اولیه برای پرواز فضایی، آماده شدن و فیلمبرداری بدون حضور دیگر عوامل فیلم مانند عوامل گریم و نورپردازی را تمرین کردهاند. با اتصال کپسول سایوز به ایستگاه فضایی بینالمللی، عملیات همفشار شدن انجام میشود و در نهایت مسافران این فضاپیما به خدمهی مأموریت «اعزام ۶۵» (Expedition 65) شامل «مارک وانده هی» ( Mark Vande Hei)، «شین کیمبرو» (Shane Kimbrough) و «مگان مکآرتور» (Megan McArthur) از ناسا به همراه «آکیهیکو هوشیده» (Akihiko Hoshide) فضانورد ژاپنی و توماس پسکی (Thomas Pesquet) فضانورد آژانس فضایی اروپا (ESA) و «اولگ نویتسکی» (Oleg Novitskiy) و «پیوتر دوبروف» (Pyotr Dubrov) از آژانس فضایی روسیه میپیوندند. گفتنی است روز گذشته هوشیده طی مراسمی فرماندهی ایستگاه فضایی بینالمللی را به پسکی منتقل کرده بود. سینماگران روس به مدت ۱۲ روز در ایستگاه فضایی بینالمللی فعالیت خواهند داشت و سپس به همراه نویتسکی و توسط کپسول مأموریت سایوز MS-18 که به افتخار فضانورد فقید روسیه «یوری گاگارین» (Yu. A. Gagarin) نام گرفته، به زمین بازمیگردند. پرواز مأموریت سایوز MS-19 در حالی به حضور سینماگران گره خورده است که یک رویداد سینمایی-فضایی دیگر هم در روزهای آینده انجام خواهد شد و «ویلیام شاتنر» (William Shatner) بازیگر پیشکسوت آمریکایی با سفر توسط کپسول «نیو شپرد» شرکت بلو اوریجین، به مسنترین فردی تبدیل خواهد شد که سفر فضایی را تجربه میکند.
ایجاد شده: 14/مهر/1400 آخرین ویرایش: 14/مهر/1400 اخبار خارجیبهگزارش هتل نیوز و به نقل از میراثآریا، برنامههای افتتاحیه پاویون جمهوری اسلامی ایران در اکسپو ۲۰۲۰ دبی به مدت پنج روز ادامه دارد و در روز اول برنامههای افتاحییه پاویون کشورمان که جمعه ۹ مهر در محل برگزاری اکسپو ۲۰۲۰ برگزار شد، همچنین افراد و اقوام مختلف گردشگری کشورمان به زبانهای مختلف همراه با تصویرسازی به مهمانان معرفی شدند. بخش دیگری از برنامههای روز اول پاویون جمهوری اسلامی ایران مربوط به جلوههای ایرانگردی و آژانسهای گردشگری است و یکی از نمایندگان بخش خصوصی با لباس مهمانداران هواپیماییهای مختلف از قبل کرونا تا بعد از مهار کرونا به فضاسازی گردشگری ایران میپردازد. همچنین در بخش دیگری از این برنامه یکی از مسئولان شهرداری به معرفی ظرفیتهای گردشگری پایتخت کشورمان میپردازد. رونمایی از پرواز سیمرغ مجازی، افتتاح جشنواره استارتآپها و برگزاری و اجرای مسابقه با اهدای جوایز از دیگر بخشهای روز اول افتتاحیه پاویون جمهوری اسلامی ایران در رویداد بینالمللی اکسپو ۲۰۲۰ است. پاویون جمهوری اسلامی ایران در نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۰ دبی دارای هفت روزنه چشمی برج میلاد، برج آزادی، پل طبیعت، کاخ سعدآباد، مدرسه دارالفنون، امامزاده داود و موزه کمالالملک است.
ایجاد شده: 11/مهر/1400 آخرین ویرایش: 11/مهر/1400 اخبار داخلیامروزه صنعت گردشگری پیشرفت بسیاری را در خود دیده، چنانکه طبق گزارش شورای جهانگردی(WTTC) در سال 2018، صنعت گردشگری بیش از 10درصد از تولید ناخالص جهان را شامل می شود، و همگام با رشد این صنعت و توجه کشورهای جهان به آن، تجربیات مفیدی در مسیر تکامل و بهره وری هر چه بهتر از این صنعت درآمدزا به دست آمده است و در این شرایط شاهد اهمیت این صنعت در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، محیطی و ... هستیم. مفاهیمی چون گردشگری خلاق، گردشگری پایدار و مانند آن خبر از مقبولیت صنعت گردشگری در جهت پیشرفت و بهبود سطح زندگی جوامع میزبان و بهبود سطح زندگی مردم و حفاظت از محیط زیست دارد. در این میان لازم است به مفهومی مهم در تعاریف و مفاهیم گردشگری پرداخته شود: گردشگری مسئولانه((Responsible Travel. در تعریف این مفهوم می توان گفت گردشگری مسئولانه خصیصه ای رفتاری است که بر اساس اصول اولیه احترام به محیط زیست و جوامع محلی میزبان بنا نهاده شده است. می توان گفت این مفهوم به معنای نوعی خاص از گردشگری نیست بلکه رفتاری است که لازمه توسعه پایدار گردشگری در همه مناطق گردشگر پذیر است. شاخه هایی از گردشگری مانند اکوتوریسم از ابتدای امر مفهوم گردشگری مسئولانه را در خود ساری و جاری داشته اند، لیکن شرایط کنونی گردشگری در جهان و لزوم حفاظت از منابع و انواع جاذبه های گردشگری ایجاب می کند که این مفهوم در برنامه ریزی کلیه انواع گردشگری مورد توجه قرار گرفته و جریان داشته باشد. گردشگری مسئولانه به دنبال ایجاد مکانی بهتر برای زندگی افراد و مقصدی پایدار، مانا و اقتصادی برای سفر و بازدید مردم است. گردشگری مسئولانه یک کنش آگاهانه و مسئولانه در راستای تحقق گردشگری پایدار است. گردشگری پایداری که سه حوزه اصلی را هدف قرار می دهد و سعی در ایجاد توازن بین این سه عنصر دارد که عبارتند از: اقتصاد، جامعه و محیط زیست. بنابراین تحقق این مقوله نیازمند همکاری بین عوامل مختلف دخیل در صنعت گردشگری همچون مسئولان، مدیران ، دولتمردان، فعالان صنعت گردشگری، عوامل اجرایی صنعت گردشگری و گردشگران و از همه مهم تر جامعه محلی میزبان است. توجه به این مفهوم مهم از صنعت گردشگری در سال 1966 بود که متن سیاست ملی گردشگری آفریقای جنوبی، از توافقی بر سر عبارت " گردشگری مسئولانه" خبر داد. در این سیاست فاکتور اصلی، رفاه جامعه محلی ذکر شده بود. همچنین در سال 2002 اطلاعیه کیپ تاون در خصوص گردشگری مسئولانه در مقاصد سفر منتشر شد و توافق شد که محل های زندگی افراد بهبود یابد و محل های بهتری برای بازدید گردشگران فراهم آید. ازین پس، توجه کشورهای مختلف و مردم و فعالان محیط زیست معطوف به این شیوه سفر شد تا هم گردشگران از سفرشان لذت ببرند و هم وظیفه شان را در قبال محیط زیست، جوامع بومی، کسب و کار محلی، تداوم بهبود کیفیت سطح زندگی آنها به انجام رسانند. در این مسیر بیانیه ها و شیوه نامه های مفیدی نیز مد نظر قرار گرفت و به وضع مقررات و توجهات خاصی نیز منجر شد. از جمله : - توجه به افزایش منافع اقتصادی مردم محلی و بهبود وضع تندرستی - دخیل کردن جامعه محلی در تصمیماتی که در زندگی ایشن موثر است. - نقش های مثبت در راستای حفاظت از میراث فرهنگی تاریخی و طبیعی - ایجاد ارتباطی معنی دار، آگاهی فرهنگی و درک متقابل میان گردشگران و جامعه محلی و مواردی دیگر. توجه به گردشگری مسئولانه نیاز امروزه صنعت گردشگری ایران: اصول گردشگری مسئولانه و چهارچوب کلی آن، بهبود رفتار آگاهانه و مسئولانه در جهت استفاده از موقعیت های گردشگری و منتفع ساختن جوامع بومی و محلی را مورد تاکید قرار می دهد. امروزه با توجه به شرایط بیماری همه گیر کرونا و کاهش سفرهای بین المللی، در اکثر نقاط جهان از جمله ایران، رفتار گردشگران در استفاده از ظرفیت های داخلی بخصوص بستر طبیعت فزونی یافته و به سمت انواع طبیعت گردی، استفاده از محیط های جذاب و بکر و دورافتاده سوق پیدا کرده است. نکته ای که در مورد این نوع از گردشگری و سفر باید مدنظر قرار گیرد این است که سرلوحه قرار گرفتن گردشگری مسئولانه در استفاده از این جاذبه ها لازم است چرا که استفاده غیرمسئولانه و عدم توجه به شرایط محیطی و بومی ، خطر تخریب جاذبه ها و به هم خوردن دورنمای کلی اهداف توسعه پایدار گردشگری را به همراه خواهد داشت. اصول گردشگری مسئولانه می تواند توجه به مسائلی از قبیل شعار خوب اکوتوریست ها که " فقط در طبیعت باید ردپا باقی بماند" باشد و توجه به مواردی مانند: خرید سوغات از صنایع دستی و هنرهای بومی مردم منطقه به جهت کمک به اقتصاد محلی ، توجه و احترام به فرهنگ و آداب و رسوم و سنن مردم منطقه، عدم تولید زباله و حفظ محیط زیست منطقه از آلودگی، کمک به انتقال فرهنگ های خوب و آداب و رسوم جوامع محلی در جهت معرفی منطقه، کمک به شناسایی غذاهای محلی و استفاده ازظرفیت های غذاهای منطقه به جای رستوران های بزرگ، استفاده از وسایل حمل و نقل افراد محلی به جای وسایل نقلیه همیشگی در جهت منتفع کردن اقتصاد بومی منطقه، کمک به حفظ و نگهداری حیات جانوری و گیاهی منطقه و جلوگیری از تخریب اکوسیستم منطقه میزبان، تلاش در جهت اقامت در اقامتگاههای بوم گردی و محلی منطقه به جای لقامت در هتل ها و مسافرخانه ها و مواردی از این قبیل. نکنه حائز اهمیت دیگر در سفر مسئولانه این است که اگر به حفظ و احترام به جامعه میزبان در مناطق سفر در طبیعت و مناطق بومی و محلی توجه نشود شاهد تخریب آثار و جاذبه های طبیعی فرهنگی و محیطی خواهیم بود. متاسفانه امروزه با هجوم گسترده گردشگران به مناطق مختلف کشور شاهد تخریب مناطق طبیعی مانند برخی چشمه ها، تالاب ها، جنگلها، دشت ها و ...هستیم چرا که توجه به مفهوم سفر مسئولانه در برنامه ریزی سفر و گردشگری مورد توجه کافی قرار نگرفته است. امروزه عدم توجه به مفهوم گردشگری مسئولانه و آثار تخریبی گردشگران، از جنبه های مختلف در شهرها و مناطق مهم گردشگر پذیردنیا مانند ونیز یا بارسلون، با انبوه گردشگران ورودی به این مناطق مواجه هستیم که این انبوهی مسافر آسیب های فراوانی به این شهرها زده و مردم بومی مانند گذشته میلی به استقبال از گردشگران ندارند و همین موضوع متاسفانه باعث شده این مناطق تصمیم به گران کردن هزینه های توریستی بگیرند تا از میزان گردشگران ورودی بکاهند. در نهایت نتیجه گرفته می شود که گردشگری مسئولانه که نیاز تغییر رفتار و توجه به ظرفیت ها و پتانسیل های بالای صنعت گردشگری است، باید سرلوحه برنامه ریزی مسئولان و مورد توجه گردشگران و مسافران امروز قرار گیرد، تا اهداف مثبت حاصله از این رفتار آگاهانه و مسئولانه، در جهت حفظ منابع،حفظ محیط زیست، نفع جوامع محلی ، تقسیم عادلانه درآمد بین همه اقشار جامعه و مزایای مثبت دیگر، در نهایت تحقق امر توسعه پایدار گردشگری حاصل گردد. ✍️ مسعود بهزادی راد - كارشناس ارشد گردشگری و دانشجوی دكتری برنامه ريزی شهری
ایجاد شده: 13/مرداد/1400 آخرین ویرایش: 14/مرداد/1400 مقالات و یادداشت هابه گزارش هتل نیوز، معمولا هر نامگذاری، داستان و ماجرای مخصوص به خودش را دارد. حالا اگر این نامگذاری برای نام رسمی یک کشور با میلیونها جمعیت انسانی باشد، داستانهای تاریخی و فرهنگی به قدمت صدها و هزاران سال خواهد داشت. نامگذاری کشورها با عوامل زیادی در ارتباط است. نام برخی از آنها مانند مصر و یونان، باستانی است و نام بعضی دیگر برای درک و پیبردن، نیازی به فکرکردن زیادی ندارد اما نام شماری از کشورها داستانها و ایدئولوژیهای دیگری دارد. در این بین بعضی کشورها در طول تاریخ نامشان به دلایل مختلف تغییر کرده است. از این کشورها بعضی مانند هلند به منظور ارتقای صنعت گردشگری اسمشان را تغییر دادهاند و بعضی کشورها با تغییر حکومتی که بر آن سرزمین فرمانروایی میکرده، در طول تاریخ نامشان عوض شده است. همچنین برخی نامها پس از یک واقعه مثل همهپرسی یا انقلاب، برای حفظ اتحاد سیاسی و قومی، نام دیگری را انتخاب کردهاند. به طور کلی عوامل سیاسی یکی از مهمترین این دلایل برای تغییر نام است. با چند کشور که با ماجراهای جالب و داستانهای مختلف نام خود را تغییر دادهاند، بیشتر آشنا میشویم. نه به سیلان، درود بر استقلال | «سیلان» به «سریلانکا» سریلانکا، جزیرهای واقع در جنوب هند است. تا پیش از سال ۱۹۷۲ نام این کشور که آن موقع مستعمره بریتانیا بوده، سیلان بوده و توسط پرتغالیها روی آن گذاشته شده است. پرتغالیها در سال ۱۵۰۵ سریلانکای فعلی را کشف کردند. این کشور بعدها به جزئی از بریتانیا تبدیل شد و در سال ۱۹۴۸ توانست استقلال خود را به دست آورد. با این حال، سالها بعد، دولت این کشور جزیرهای تصمیم به تغییر نام آن گرفت. در سال ۲۰۱۱، نام سیلان در این کشور از همه چیزهایی که هنوز نام قدیمی را داشتند، از زیرمجموعههای دولت گرفته تا شرکتها، حذف و به طور رسمی نام فعلی به آن اطلاق شد. سرزمین کمارتفاعِ قطب جهانگردی | «هلند» به «ندرلند» اگرچه در زبان فارسی هنوز از این کشور با نام هلند (Holland) یاد میشود اما نام آن در واقع به ندرلند (Netherlands) تغییر یافته است. هلند در اصل نام منطقهای در کشور ندرلند است که از این لحاظ با نام قدیمی پارس برای ایران قابل مقایسه است. نام هلند به معنی سرزمین چوب است. دو استان هلند شمالی و جنوبی در ندرلند که همچنان نام «هلند» را داشتند، با هدف یکپارچهکردن همه استانهایی که جزو ندرلند هستند و همچنین در اقدامی بازاریابانه، دیگر با عناوین هلند شمالی و جنوبی خطاب نمیشوند. از ژانویه ۲۰۲۰ آنها هم مانند بقیه استانهای این کشور، ندرلند هستند. این تغییر در بسیاری از بخشهای دیگر، مثلاً در نام تیم فوتبال آنها هم دیده می شود. حالا این کشور با نام ندرلند شناخته میشود که به معنی «سرزمین پست» و اشاره به شرایط است. تغییر نامهای بسیار و پیاپی | «کامبوچا» به «کامبوج» نام این کشور از ۱۹۵۳ تا ۱۹۹۵، پنج بار تغییر یافت و این تغییرات به شرح زیر بود: اولین تغییرات در سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۷۰ صورت گرفت و پادشاهی کامبوج نامیده شد، سپس این نام در ۱۹۷۰ تغییر یافت و سال ۱۹۷۵ به جمهوری خمر تبدیل شد. متعاقباً این سرزمین تحت حکومت کمونیستی قرار گرفت و نام آن به کامپوچای دموکراتیک تغییر کرد. در ادامه این کشور تحت نظارت سازمان ملل وارد مرحله انتقالی شد و بین سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۳ دولت کامبوج خوانده شد و در سال ۱۹۹۳ به سلطنت و نام قدیمی خود، پادشاهی کامبوج برگشت. اما خمرها - پیروان حزب کمونیست - خود را کامپوچئیها مینامند که به معنای فرزندان شاهزاده (کامپو) است. شایان ذکر است کلمه کامبوج در اصطلاح غلط فرانسوی کلمه کامپوچاست. همنامشدن با کشور همسایه | «زئیر» به «جمهوری دموکراتیک کنگو» زئیر نام قدیم کشوری در آفریقای مرکزی بود که تا قبل از استقلال از بلژیک به همین نام شناخته میشد. کلمه زئیر صورت پرتغالیشده نام رودخانه کنگو در زبان کنگویی است که به آن نزاره یا نزادی به معنای «رودی که همه رودها را میبلعد» میگویند. اما این کشور پس از آن که در سال ۱۹۶۰ از بلژیک مستقل شد، نامش به «جمهوری کنگو» که همان نام کشور همسایهاش بود، تغییر کرد. البته این تغییر نام دردسرهای خودش را داشته؛ چرا که نام آن شبیه نام کشور همسایه بوده است. در نتیجه برای تشخیص این دو کشور از نام پایتختهای آنها که کینشاسا و برازاویل بود، استفاده میشد تا تمایزی ایجاد شود تا این که چند سال بعد نام آن به «جمهوری دموکراتیک کنگو» تغییر کرد و هنوز هم با همین نام شناخته میشود. کشوری همچنان با دو نام | «برمه» به «میانمار» میانمار، نام کشوری با ۵۴ میلیون نفر جمعیت واقع در جنوب شرقی آسیاست. این کشور پیش از این با نام برمه شناخته میشده و مستعمره انگلیس بوده است. برای این که متوجه شوید هنوز هم نام برمه برای این کشور به کار میرود، کافی است به مورد اخیر اسناد رسمی منتشرشده توسط دولت بایدن رجوع کنید که از این کشور با نام برمه یاد شده است. مسئله تغییر نام از برمه یا میانمار در سال ۱۹۸۹ مطرح شد. در آن زمان دولت نظامی حاکم پس از سرکوب اعتراضات دموکراسیخواهانه و کشتهشدن هزاران نفر، نام کشور را از برمه به میانمار تغییر داد. دولت نظامی معتقد بود اصطلاح برمه تنها برمن، بزرگترین قوم میانمار را دربرمیگیرد و ۱۳۴ اقلیت قومی دیگر را شامل نمیشود و از این نظر، تبعیض نژادی محسوب میشود. همچنین معتقدند برمه که تحت حاکمیت بریتانیا نام رسمی کشور شد و پس از استقلال هم به همین نام باقی ماند، یادآور گذشتهای استعماری است. سازمان ملل متحد و برخی از کشورها مانند فرانسه و ژاپن این تغییر را به رسمیت شناختند اما آمریکا و بریتانیا این کار را نکردند. مخالفان داخلی تغییر نام معتقدند چون این تغییر بدون توجه به خواست مردم انجام شده نباید به رسمیت شناخته شود. آخرین کشوری که نامش را تغییر داد | «سوازیلند» به «اسواتینی» نام کشور اسواتینی را احتمالا کمتر کسی شنیده باشد. البته خیلی هم تعجب ندارد. این کشور یک و نیم میلیون نفری که در جنوب آفریقا و در همسایگی موزامبیک قرار دارد تازه سه سال است که تغییر نام داده و احتمالا میتوان آن را آخرین کشوری نام برد که بهتازگی نامش را تغییر داده است. این کشور پیش از این با نام سوازیلند شناخته میشده که مستعمره بریتانیا بوده است. مسواتی سوم، پادشاه این کشور کوچک واقع در جنوب آفریقا ۵۰ سال پس از استقلال (سپتامبر ۱۹۶۸ میلادی) دستور داد بار دیگر این کشور را با نام اصلی آن بخوانند. او در سخنرانی خود به مناسبت این روز اعلام کرد تمام کشورهای آفریقایی پس از استقلال به نام اصلی خود یعنی نامی که قبل از استعمار داشتند، بازگشتهاند و اکنون زمان آن است که سوازیلند هم دست به کار مشابهی بزند. این کشورِ یک و نیم میلیون نفری صاحب آخرین پادشاهی مطلقه در قارۀ آفریقاست. اسواتینی به معنی کشور مردم اسوازی است. اتیوپی، سرزمین مردمان چهرهسوخته | «حبشه» به «اتیوپی» اِتیوپی با نام رسمی جمهوری فدرال دموکراتیک اتیوپی با نام تاریخی حبشه، کشوری محصور در خشکی واقع در شاخ آفریقاست البته یونانیها از همان قدیم این سرزمین را با نام اتیوپی میشناختند که به یونانی معنی «چهرهسوخته» میدهد. نامی که به رنگ پوست آفتابسوخته مردمان این کشور اشاره دارد. اما این کشور نزد مسلمانان با نام حبشه شناخته میشده است. این کشور در سال ۱۲۷۰ وقتی تحت حکومت حبشیهای سلسله سلیمان قرار گرفت، به طور رسمی حبشه نامگذاری شد. حبشیها تا قرن بیستم بدون وقفه بر این قلمرو حکومت میکردند. هایله سلاسی از سال ۱۹۳۰ به عنوان آخرین شاه حبشه قدرت را به دست گرفت و بیش از شش دهه بر این کشور سلطنت کرد. او طی جنگ جهانی دوم، نام این کشور را رسما از حبشه به اتیوپی تغییر داد و امروز هم با همین نام شناخته میشود. خانه پدری مردم شریف ولتا | «ولتای علیا» به «بورکینافاسو» ولتای علیا تا قبل از ۱۹۸۴ سرزمینی در غرب آفریقا بود که نامش را از نام رود ولتا که در این کشور جریان دارد، گرفته بود. استمعارگران فرانسوی این نام را برایش انتخاب کرده بودند. ولتای سفید، ولتای سرخ و ولتای سیاه سه رود مهم این کشور هستند. سال ۱۹۸۳ توماس سانکارا با وقوع یک کودتا به عنوان رهبر انقلابی به ریاستجمهوری رسید. او یک سال بعد همراه با تحولات دیگری نام کشور را از ولتای علیا به بورکینافاسو تغییر داد؛ نامی که یک عبارت ترکیبی و برگرفته از دو زبان رایج در این کشور است. کلمه «بورکینا» در زبان موری به معنای «مردم شریف» است؛ در حالی که «فاسو» در زبان قوم مسلمان دیولا به معنی «خانه پدری» است. ترکیب این دو معنای «خانه پدری مردم شریف» را میدهد که بیش از سه دهه است به عنوان نام رسمی این کشور ۲۰ میلیون نفری شناخته میشود. بنین شدن برای صلح بیشتر | «داهومی» به «بنین» جمهوری بنین امروز کشوری در غرب آفریقا با زبان رسمی فرانسه و ۱۲ میلیون نفر جمعیت است. نام قدیمی این کشور تا سال ۱۹۷۵ داهومی بوده که از امپراتوری داهومی گرفته شده است. داهومی تا پیش از استعمار، پادشاهی قدرتمندی بود که در غرب آفریقا در جمهوری بنین کنونی تاسیس شد. این پادشاهی همچنین شامل منطقه توگو امروزی و برخی از مناطق جنوب غربی نیجریه بود. پس از به قدرت رسیدن ماتیو کرکو از طریق یک کودتای نظامی، او در سیام نوامبر ۱۹۷۵ با هدف بیطرفی و برقراری صلح بیشتر نام این کشور را به «بنین» تغییر داد که از نام خلیج بنین گرفته شده است. البته پیش از این، امپراتوری به نام بنین هم در این کشور در مسند قدرت بوده است. سرزمین مردمان آزاد و دور از استعمار | «سیام» به »تایلند» نام تایلند در زبان مردم محلی برگرفته از دو لغت Thi و Land و به معنای «سرزمین مردمان آزاد» یا همان «قوم تایی» است. علت این نامگذاری به قرنها پیش برمیگردد که مردمی از جنوب چین به تدریج به سوخوتای (تایلند کنونی) مهاجرت کردند و به تدریج در مناطق حاصلخیز کناره رودی در جنوب چین ساکن شدند. شاید علت دیگر چنین نامگذاری این باشد که تایلند تنها کشوری در جنوب شرق آسیاست که هرگز تحت استعمار کشوری قرار نگرفته است. آیوتایا، خوتای و تونبوری از نامهای قدیمی این کشور تا پیش از سال ۱۸۰۰ میلادی بودهاند اما این کشور بودایی که شاهراه مذهب، فرهنگ و مهاجرت آسیای جنوب شرقی بوده، صدها سال با نام سیام شناخته میشده است. سیام در زبان این کشور به معنای قهوهای یا تاریک است. تغییر نام سیام (Siam) به تایلند (Thailand) بهتازگی انجام نشده است. این اقدام در سال ۱۹۳۹ به دست پادشاه آن زمان این کشور صورت گرفت. هزینههایی که تغییر نام کشورها دارد تغییر نام کشورها به همین سادگی که روی کاغذ به نظر میرسد نیست و این کار هزینهها و مشکلات خاص خودش را دارد. همه این کشورها میلیونها دلار یا معادل آن در واحد پول رسمیشان، برای تغییر نام خود هزینه کردهاند. آن طور که ساده به نظر میرسد، این فقط یک شروع دوباره نیست. بسیاری از امور مانند قانون اساسی، متون رسمی و حتی پول یک کشور هم باید تغییر کند. به طور کلی هر چیزی که نام قدیمی را بر خود دارد مثل نقشهها، پرچمها و سرودها، باید از آن پاک و نام جدید در آنها جایگزین شود. طبیعی است این کار زمان میبرد و انرژی و هزینه خودش را دارد. همچنین در طرف دیگر ماجرا شهروندان و دیگر کشورها هستند که به خطابکردن آن کشور به نام قدیمیاش عادت کردهاند و حالا باید به گفتن و نوشتن آن عادت کنند. بسیاری از کشورها از جمله هلند هنوز مثلا برای ما با همان نام شناخته میشوند. این تغییرات یکشبه رخ نمیدهد و اگرچه بسیاری همچنان مطمئن نیستند که آیا اصلاً این تغییر ضروری بوده یا نه، اما معمولاً در نهایت با آن کنار میآیند. منبع : روزنامه خراسان
ایجاد شده: 2/مرداد/1400 آخرین ویرایش: 2/مرداد/1400 اخبار خارجیحدواً 18 ماه از آغاز شیوع بیماری کرونا می گذرد، 18 ماهی که به سختی برای واحد های گردشگری در ایران و اکثر مناطق جهان گذشت. بسیاری از واحد ها نیمه تعطیل، تعطیل و یا به سختی حیات کردند. حال که تعداد زیادی از کشور ها واکسیناسیون عمومی را تا وضع مطلوبی پیش بردند، بازگشت به حال عادی در زندگی، الخصوص گردشگری بسیارنزدیک به نظر میرسد. اما در ایران، فارغ از اینکه توفیقی در واکسیناسیون به دست نیامد، خود را درگیر مشکلات اقتصادی عدیده ای می بیند که پس کرونا هم رونق این بخش را را با چالش اساسی روبرو کرده. از جمله این مشکلات خروج سفر از سبد خانوار است و عدم توجیه اقتصادی در مشاغل خدماتی گردشگری، در رأس آن صنعت اقامتی است. برای مثال فقط هزینه پرسنل برای هتلی 2 ستاره با 75 اتاق در 3 طبقه متوسط 9 خانه دار در روز، 2 خانه دار در عصر، 1 سرپرست خانه داری 2 نفر در لاندری ، 5 نفر در سرو صبحانه و 1 سرپرست صبحانه ، 4 نفر در حفاظت، 6 نفر در پذیریش ، یک نفر در سرپرستی پذیرش، 2 نفر در رزرواسیون و فروش، 4 نفر در میزبانی، 2 نفر در حسابداری ، 2 نفر در تاسیسات و 1مدیر داخلی و یک مدیر کل نیاز دارد . که مجموعا 44 پرسنل باید در نظر گرفته شود. با متوسط 7 میلیون هزینه حقوق و دستمزد وبیمه، ۳۰۸ میلیون تومان خواهد شد . که در صورت اینکه قیمت اتاق ۳۸۰ هزار تومان باشد ۲۷ اتاق در هرشب باید برای این هزینه در نظر گرفت که سهم قابل توجهی خواهد بود. از طرفی با در نظر گرفتن گرانی های ارز و چند برابر شدن سرمایه، و بالا رفتن هزینه های استهلاکی و مواد مصرفی، قیمت تمام شده اتاق بسیار بالا و حاشیه سود را اندک و گاهاً توأم با ضررهای مستمر کرده. اما آن چیزی که علامت سوال بزرگی جلوی سرمایه گذارن در این صنعت گذاشته و خواهد گذاشت ، قیاس اجاره بهاء یکدستگاه آپارتمان (یک واحد 60) متری با قیمت اتاق های هتل (با هر درجه ای )است، که در حال حاضر در مناطق شهری گاها این مبلغ بسیار نزدیک شده. از این رو بسیار از سرمایه گذاران مسیر های دیگر اقتصادی را به جای هتل داری می گزینند. علیرضافرازنده | فعال گردشگری
ایجاد شده: 21/تیر/1400 آخرین ویرایش: 21/تیر/1400 مقالات و یادداشت هابه گزارش سرویس خارجی هتل نیوز و به نقل از آناتولی، ششمین اجلاس وزیران گردشگری شورای کشورهای تُرک زبان در شهر خوقند ازبکستان برگزار شد. در این نشست، بغداد عامریف دبیرکل شورای ترک، محمد نوری ارسوی وزیر فرهنگ و گردشگری ترکیه، عزیز عبدالحکیماف وزیر گردشگری و ورزش و معاون نخست وزیر ازبکستان، آکتوکتی رایمکولوف وزیر فرهنگ و ورزش قزاقستان، فواد نقیاف رئیس آژانس گردشگری جمهوری آذربایجان و سعید رسالیف معاون وزیر اقتصاد و دارایی قرقیزستان شرکت کردند. ارسوی در این نشست اظهار داشت: ترکیه به کشورهای آسیای میانه به چشم حکومتهای مختلف یک ملت واحد نگاه میکند. ترکیه از گذشته خواستار توسعه روابط با کشورهای تُرک زبان بوده و این چشم انداز طی 20 سال اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است. وی افزود: ترکیه در صدر کشورهایی قرار دارد که طی 2 سال اخیر گردشگری را در جهان ترویج کرده است. «شورای تُرک» که در ایران با نام شورای همکاری کشورهای ترکزبان شناخته میشود٬ یکی از نهادهای سیاسی و فرهنگی کشورهای ترکزبان است که در سالیان اخیر، مورد توجه قرار گرفته و جمهوری ترکیه تلاش میکند با تقویت این شورا، در حوزه جغرافیایی کشورهای ترکزبان و در آسیای میانه، علاوه بر ایجاد انسجام بین این کشورها، زمینه همکاریهای فرهنگی و سیاسی را نیز به وجود بیاورد. کشورهای ترکیه، آذربایجان، قرقیزستان و قزاقستان، اعضای اصلی این شورا هستند و مجارستان نیز به عنوان عضو ناظر در نشستهای سالانه حضور پیدا میکند، اما رویکرد ترکمنستان به شورای مزبور هنوز هم در هالهای از ابهام است.
ایجاد شده: 7/تیر/1400 آخرین ویرایش: 7/تیر/1400 اخبار خارجیبه گزارش سرویس خارجی هتل نیوز، مسابقات قهرمانی فوتبال اروپای یوفا ۲۰۲۰ (یورو ۲۰۲۰) از داغترین رویدادهای کلیدی تابستان امسال است که مورد توجه علاقهمندان به فوتبال و همچنین ورزشدوستان در سراسر جهان قرار گرفته است و بهعنوان یک رویداد تاثیرگذار بینالمللی، فرصتی برای کشورهای اروپایی خواهد بود تا سفر را از سر بگیرند و صنعت گردشگری خود را آغاز کنند. مسابقات جام ملتهای اروپا (یورو یوفا) یک رویداد مهم ورزشی است که هر چهار سال یکبار برگزار میشود و تعداد زیادی از دوستداران فوتبال در سراسر جهان را به خود جذب میکند و این مسابقات امسال در شرایطی برگزار میشود که کشورهای اروپایی در حال کاهش محدویت سفر و بازگشایی مرزها بر روی گردشگران بینالمللی هستند، پس این رویداد میتواند اولین گام بهبود صنعت گردشگری اروپا باشد. علاوه بر این با افزایش تقاضای سفر در سال جاری، به نظر میرسد که این مسابقات نسبت به مسابقات گذشته، نقش مهمی در توسعه گردشگری داشته باشند. از ویژگیهای مهم یورو ۲۰۲۰ در سال جاری این است که میزبان واحد ندارد پس نسبت به دورههای قبل مسابقات بیشتری دارد؛ مسابقات در ۱۱ استادیوم و ۱۱ کشور مختلف برگزار میشود، بنابراین مسابقات قهرمانی یورو امسال میتواند گردشگری ورزشی را در ۱۱ مقصد تقویت کند. یورو ۲۰۲۰ چگونه میتواند به گردشگری اروپا کمک کند؟ 1. کمک به ساخت تصویر مقصد با توجه به اینکه این مسابقات همانند سالهای گذشته در یک یا دو کشور خاص برگزار نمیشود، میتواند فرصتی مناسب برای تبلیغ تصویر مقاصد بسیاری از اروپا پس از توقف گردشگری در بیش از یکسال باشد. کشورهای اروپایی میتوانند با استفاده از فرصت ورود هواداران به ورزشگاه برای تماشای زنده و تشویق مسابقات، ایمنی مقصد را پس از بیماری همهگیر تایید کنند. این مورد به مقاصد کمک خواهد کرد تا اعتماد گردشگران را نسبت به سفرهای آینده به اروپا افزایش دهند. 2. بازگشت ارزشهای اقتصادی برای مقصد در پانزدهمین قهرمانی یورو در سال ۲۰۱۶، به میزبانی کشور فرانسه با ۲.۴ میلیون هوادار (۶۱۳ هزار هوادار خارجی)، ۱.۲۲ میلیارد یورو به اقتصاد فرانسه کمک شد که ۶۲۵.۸ میلیون یورو مرتبط با فعالیتهای گردشگری بود. البته مسابقات امسال با انتظارات بالاتری برای تقویت اقتصاد و گردشگری اروپا خواهد بود. با توجه به اجرای برنامههای واکسیناسیون و گواهی دیجیتال کووید اتحادیه اروپا برای سفر، اکثر کشورهای اروپایی محدودیتها را کاهش داده و یا لغو کردهاند. البته با توجه به میزبانی ۱۱ کشور و پراکندگی آن، ارزش اقتصادی حاصل از فعالیتهای گردشگری یورو ۲۰۲۰ هنوز یک معماست و درآمد آن تنها از طرفداران داخلی بدست خواهد آمد، زیرا گردشگران خارجی کمتر از مسابقات فصول قبلی خواهد بود. مقاصد میزبان مسابقات میتوانند از گردشگرانی که برای تماشای مسابقات آمدهاند درآمد گردشگری خود را افزایش دهند و به بازدیدکنندگان فرصت دهند تا درک بهتری از فرهنگ و زندگی شهری خارج از ورزشگاه کسب کنند. البته کشورهای اروپایی با توجه به برنامههای واکسیناسیون گسترده برای جلوگیری از شیوع مجدد بیماری همهگیر، همچنان باید به کنترل وضعیت توجه داشته باشند. حفظ موفقیت در مسابقات قهرمانی یورو ۲۰۲۰ اهرم بزرگی برای کشورهای منطقه و همچنین افزایش اعتماد گردشگران برای سفر به اروپا در آینده نزدیک خواهد بود. منبع : ایسنا
ایجاد شده: 6/تیر/1400 آخرین ویرایش: 6/تیر/1400 اخبار خارجیبه گزارش هتل نیوز و به نقل از دنیای اقتصاد، نزدیک به یکسال و نیم پس از شیوع ویروس کرونا و تبعات آن بر صنعت گردشگری، ولی تیموری معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» برای اولینبار از میزان خسارتهای واردشده بر این صنعت سخن گفت و آن را تا پایان سال ۱۳۹۹ بالغ بر ۳۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرد. او همچنین در این گفتوگو از چهار گام دولت در یکسال و نیم گذشته برای احیای نبض سفر خبر داد و آنها را صدور مجوزهای سفرهای اضطراری مانند تجارت، زندگی و باز شدن مرزها برای گردشگران سلامت، چانهزنی برای ورود گردشگران خارجی با تست منفی(که البته محقق نشد) و در نهایت موفقیت در اقناع کمیته امنیتی انتظامیاجتماعی ستاد ملی کرونا برای ورود گردشگران واکسینه شده یا دارای تست منفی دانست. تیموری همچنین درخصوص چرایی ممنوعیتهای سفرهای داخلی با وسیله نقلیه شخصی و در مقابل آن عدمایجاد محدودیت برای وسایل حملونقل عمومی استدلالهایی را مطرح کرد و درباره فعالیتهای انجام شده در مجموعه تحت مدیریتش برای دوره پساکرونا توضیحاتی داد. از دغدغههای فعالان حوزه گردشگری این روزها تصاحب بازار گردشگری ورودی ایران توسط کشورهای همسایه با ممنوعیت سفر توریستهای خارجی به کشور است. آنها میگویند با توجه به اینکه این گردشگران واکسن دریافت کرده و تست منفی هم دارند، چرا نمیتوانند به ایران سفر کنند؟ باید ابتدا به این نکته اشاره کرد که نهتنها ایران بلکه تمام کشورهای دنیا با بروز پاندمی و شیوع ویروس کرونا در یک شرایط فوقالعاده قرار گرفتهاند که کسبوکارها هم از آن متاثر شده است، از اینرو ما طبیعتا نمیتوانیم همان رفتاری را که پیش از کرونا داشتیم ادامه دهیم. ویروس کرونا باعث شد برای اولینبار در صنعت گردشگری تمام ایرلاینها در جهان زمینگیر و متحمل خسارتهای سنگین شوند. اگر تا پیش از شیوع این ویروس در دنیا مباحثی مانند جهانی شدن و برداشته شدن مرزها مطرح میشد با پاندمی کشورها در سطح گستردهای موانعی را برای ورود و خروج اتباع خود گذاشته و بهشدت از مرزهای خود مراقبت میکردند و همین امر رفتوآمدها را با اختلال مواجه کرد. گردشگری صنعتی است که بیش از سایر کسبوکارها از شیوع این ویروس آسیب دید، اگر در برخی مشاغل نیاز به جابهجایی نبود و میشد با فناوری آنها را انجام داد، توریسم به عنوان صنعتی انسانمحور که مبتنی بر تعاملات انسانی و جابهجایی است، نمیتوانست به روال سابق خود باقی بماند، زیرا هرگونه جابهجایی به امری خطرآور بدل شد که متخصصان تاکید داشتند باید آن را محدود و بهشدت کنترل کرد. همین موضوع در یکسال و نیم گذشته سبب بسته یا محدود شدن ۸۵ درصد مقاصد گردشگری شد و معدود مناطقی هم با مجموعهای از پروتکلها با حساسیتهای فراوان گردشگر داشتند. بنابراین زمانی که درباره ایران و چالشهای پیش روی آن صحبت میکنیم آن را باید در مجموعه مشکلات پیش روی این صنعت در عرصه جهانی در نظر بگیریم. با اعلام شیوع کرونا در ایران در اسفند سال ۱۳۹۸ براساس مصوبه ستاد ملی کرونا بلافاصله مرزها بسته و رفتوآمد اتباع خارجی هم ممنوع شد. البته بعد از مدتی برای موارد اضطراری مجوزهایی صادر شد تا کسانی که برای تجارت، زندگی یا برنامههایی که با تایید و تصویب ستاد ملی کرونا همراه بود بتوانند سفر کنند که آنها نیز اقسامی ازگردشگری است. ما در دوره شیوع کرونا بهدنبال پیگیری این موضوع هستیم تا بتوانیم محدودیتها را در این حوزه کاهش دهیم و با ملاحظه تجربههای جهانی بهویژه کشورهای اطراف دفاعیههای خود را به ستاد ملی کرونا ارائه دادهایم. (در این مدت شاهد بروز و جهشهای متوالی ویروس کرونا با منشأ کشورهایی مانند چین، انگلیس، هند و... بودهایم و همین موضوع باعث سختگیری در ترددهای بینمرزی شد). در رایزنیهایی که با وزارت امورخارجه، وزارت بهداشت، وزارت راهوشهرسازی و دستگاههایی که در موضوع ورود گردشگران مسوولیت داشتند، انجام دادیم این ممنوعیت مطلق تعدیل شد و موفق شدیم در گام اول برای کسانی که به شکل انفرادی برای تجارت و سایر مشاغل وارد کشور میشدند مجوزهای لازم را بگیریم. به این ترتیب برای چنین افرادی همکاران ما میتوانستند بلیت تهیه کرده و هتل رزرو کنند. در گام بعدی ما برای حوزه گردشگری سلامت وارد رایزنی شدیم و نظر موافق ستاد را کسب کردیم. ایران یک مقصد جذاب برای توریستهای سلامت است. پیش از کرونا برخی گردشگران این حوزه با پزشکان ایرانی وارد فرآیند درمان شده بودند و نمیتوانستند آن را یکباره متوقف کنند، نمونه آن یک بیمار مبتلا به سرطان که باید دو هفته یکبار شیمی درمانی شده یا معالجات خود را پیگیری کند. صدور مجوز برای ادامه کار گردشگری سلامت باعث شد ۲۷۰ آژانس ما در این حوزه مشغول بهکار بمانند و هر آژانس هم میتوانست ۶۰ گردشگر وارد ایران کند. البته بخشی از گردشگران سلامت بیماران هستند و بخش دیگر آن همراهانشان. بنابراین همانطور که ملاحظه میکنید در همین دوره پاندمی و کرونا که صدور ویزای توریستی ممنوع بود در دو قالب گردشگران تجاری و سلامت ما شاهد ورود توریستها به ایران بودیم که خدمات مناسبی هم به آنها داده شد. از سوی دیگر ما با این هدف که چراغ بنگاههای ما خاموش نشود دو بار در کمیتههای تخصصی درخواست کردیم که سفرهای ورودی به ایران با رعایت پروتکلها و تحت نظارت آژانسها دوباره برقرار شود که متاسفانه تایید نشد. چرا زمانی که گردشگرانی واکسن دریافت کرده و تست منفی هم دارند نمیتوانند به ایران سفر کنند؟ واکسن کرونا یک مساله جدید است که به یکی، دو ماه اخیر بازمیگردد. تا پیش از این فقدان واکسن باعث ترس و هراس از ورود گردشگرانی میشد که میتوانستند انواع جدید ویروس را به کشور وارد کنند. در همین راستا بود که ما هم تمرکزمان را روی سفرهای داخلی گذاشتیم تا بتوانیم مجوزهای لازم را برای آنها دریافت کنیم و نمونهاش تعطیلات نوروز ۱۴۰۰ بود که دیدید چقدر ما را به حاشیه بردند. بعد از تعطیلات ما روی فاز بعدی متمرکز شدیم تا از ستاد ملی کرونا مجوزهای لازم را برای ورود توریستهای خارجی بگیریم، با واکسینه شدن شهروندان در برخی کشورها، استدلال ما هم در ستاد این بود که بخشی از شهروندان کشورهای مختلف واکسینه شده و میتوانند سفر کنند. البته فراموش نکنید مساله پاسپورت واکسن همچنان یک بحث جدید است و در اتحادیه اروپا هم این شیوه از گردشگری از ابتدای تابستان آن هم برای کشورهای عضو منطقه شینگن اجرا میشود. بنابراین ما همزمان با باز شدن مرزهای کشورها برای شهروندانی که واکسن دریافت کرده یا تست منفی دارند مذاکراتی را با وزارتخارجه، ستاد ملی کرونا و... داشتیم که در نهایت آنها مجاب شدند آرام آرام و با رعایت پروتکلها فضا برای ورود این گردشگران باز شود. همین هفته گذشته هم در کمیته امنیتی انتظامیاجتماعی ستاد ملی کرونا دستورالعمل مربوط به ورود و خروج گردشگران خارجی به تصویب رسید که به ستاد ملی کرونا میرود و بعید است مشکلی داشته باشد. در این صورت با رعایت پروتکلهای خاص و یکسری شرایط نظیر تست کرونا و واکسن ورود این گردشگران آزاد میشود. البته مبنای اصلی درباره سفر به ایران تست منفی کرونا است و بهنظر میرسد ما همزمان با اولین مقاصد دنیا بازگشایی مرزها را خواهیم داشت. یکی از انتقادهایی که به وزارت متبوع شما وارد میشود این است که در سایر کشورها در دوره پاندمی تاکید روی گردشگری داخلی قرار گرفت، درحالیکه در ایران برنامه روشنی برای این حوزه وجود نداشت و گردشگری داخلی هم به محاق رفت و دستاندرکاران این حوزه دچار خسارت شدند. آیا این نقد را به مجموعه تحت مدیریتتان وارد میدانید؟ من مخالف این نقد هستم و با دلیل و سند میگویم اینطور نیست. ما از ابتدای اردیبهشت ۱۳۹۹ سفرهایمان را شروع کردیم و تنها در دو ماه اول یعنی در اسفند ۱۳۹۸ و فروردین ۱۳۹۹ که ابتدای ورود کرونا به ایران بود شاهد رکود بیشتر در این حوزه بودیم. در شهریور ۱۳۹۹ حتی ما با پیک گردشگری مواجه بودیم، بنابراین مشابه سایر کشورها، گردشگری داخلی در ایران هم رونق داشت. ممکن است بهواسطه حساسیتهای بیشتر مردم تعداد سفرها کاهش پیدا کرده باشد و مسوولان وزارت بهداشت در برهههایی با ظهور موجهای کرونا موانعی را برای سفرهای انبوه در نظر بگیرند اما این به معنای ممنوعیت کامل سفر نبوده است. در هیچ کشوری هم صنعت توریسم رونق پیش از کرونا را ندارد و میتوانم بگویم اتفاقا ما خیلی زود جریان سفر داخلی را شروع کردیم و عدهای هم بابت این موضوع از ما انتقاد میکنند. ما در فروردین ۱۳۹۹ پروتکلها و دستورالعملهای مرتبط با تاسیسات گردشگری، تورها و راهنمایان را تهیه کرده و در ستاد ملی کرونا به تصویب رساندیم. پس از تصویب و ابلاغ، دورههای آموزشی برای فعالان گردشگری اجرا شد زیرا نهتنها راهنمایان و سایر دستاندرکاران در معرض این ویروس هستند بلکه آنها میتوانند مشتریان خود را هم مبتلا کنند، در این راستا ما به آنها آموزش دادیم که چطور هم از خودشان و هم از دیگران در برابر این ویروس حفاظت کنند. علاوه بر اینها ما توانستیم با استدلالهایی که داشتیم گردشگری را از گروه سوم مشاغل که حتی با زرد شدن یک مقصد، کسبوکارهای گردشگری در آن تعطیل میشد، به گروه اول بیاوریم. یعنی همانطور که داروخانه و سوپرمارکت و نانوایی باز است، هتلها، اقامتگاهها و سایر مراکز گردشگری هم باز بودند. شما از باز بودن هتلها و اقامتگاهها صحبت میکنید اما زمانی که با منع تردد مواجه میشویم عملا کسی نیست که بخواهد از خدمات هتل یا اقامتگاه استفاده کند. در زمان اعمال محدودیتها، حملونقلهای عمومی انجام میشود و گردشگرانی که با تور یا وسایل حملونقل عمومی سفر میکنند میتوانند از این مراکز استفاده کنند. اتفاقا اصل مشتریهای ما از این طریق هستند. زیرا اغلب کسانی که به شکل انفرادی سفر میکنند محل اقامتشان یا چادر است، یا منزل اقوام یا پارک و مدرسه. اما زمانی که گردشگر از طریق تور و دفاتر خدمات مسافرتی اقدام میکند محل اقامتش هم یک مکان رسمی است. پیش از کرونا هم که بخش اعظم مردم در تعطیلات سفر میکردند ضریب اشغال هتلهای ما به ۵۰ درصد میرسید بهواسطه اینکه مردم اماکنی مانند پارک و مدرسه و منزل اقوام را ترجیح میدادند، بنابراین با محدودیت سفرهای انفرادی، تورهای گردشگری مورد اقبال بیشتری قرار میگیرند. آیا در واقعیت هم در زمان اعمال محدودیتهای سفر تورها با استقبال بیشتری مواجه شدند؟ آیا در عمل شاهد نبودیم که وسایل حملونقل عمومی پروتکلها را رعایت نکرده و رزروهای انجام شده اقامتگاهها و هتلها هم با بسته شدن جادهها به روی سفرهای انفرادی کنسل شدند؟ من بهعنوان متولی گردشگری باید به فکر همکارانم باشم. از نظر من سفری قابل نظارت است که در زنجیره تامین خدمات رسمی ما جریان داشته باشد. در این زنجیره آژانس مکلف است برای هر تور یک راهنما داشته و برای اقامت یک محل رسمی در نظر بگیرد. ما در معاونت گردشگری بهدنبال توسعه چنین سفرهایی بودیم و برای آنها هم مجوزهای لازم را گرفتیم. در نظر داشته باشید در این شرایط شما اگر سفر را آزاد هم بگذارید بسیاری ترجیح میدهند مسافرت نکنند چون از ابتلا به کرونا میترسند و نمیخواهند بیمار شوند. از همین روست که ما دنبال سفر برنامهریزیشده هستیم و سفرهای انبوه در داخل زنجیره تامین خدمات اصلی ما نمیگنجند. این سفرها تنها باعث مشکلاتی پیشروی این صنعت میشوند، در مقابل ما باید از سرمایهگذاریهای رسمی حمایت کنیم. درحالحاضر همچنان درحال متقاعدسازی مسافران هستیم که آنها به این زنجیره خدمات ایمن که در آنها پروتکلها رعایت میشود تمایل نشان دهند. درباره عدم رعایت پروتکل در وسایل حملونقل عمومی که گفتید ما هم آن را قبول داریم اما در ستاد ملی کرونا حجم سفرها را در نظر میگیرند. اینکه تعداد کسانی که با وسیله شخصی سفر میکنند چند نفر هستند و کسانی که از این وسایل استفاده میکنند چند نفر! از نظر آنها زمانی که محدودیتهای سفر ایجاد میشود تعداد کمتری مسافرت میکنند. ما در این راستا دنبال این بودیم که منافع بخش گردشگری لحاظ شود و از این رو توانستیم آنها را متقاعد کنیم تا در این ایام مراکز گردشگری باز بمانند. اینکه در این دوره کمتر تاسیسات گردشگری منفعت بردند طبیعی است زیرا بالاخره مردم بهواسطه شیوع این ویروس نگرانیهای جدی دارند و از طرف دیگر هم مسوولان مدام تاکید دارند که مردم سفر نروند. علاوه بر آن تا پیش از شیوع کرونا فرهنگ سفر گروهی ما عموما مرتبط با سفرهای خارج از کشور بود و سفرهای داخلی معمولا از طریق انفرادی انجام میشد، کرونا باعث شد با ایجاد محدودیتها با توسعه سفرهای گروهی مواجه باشیم. از این روست که من موافق نیستم سفرهای داخلی در ایران برخلاف دنیا توسعه نداشته، میتوان اینطور گفت که ما به سمت تورهای برنامهریزیشده رفتهایم و ایجاد محدودیتها هم تنها منحصر به ایران نیست، در ترکیه کشور همسایهمان در مواردی شاهد تعطیلی تمام مراکز در ایام پیک شیوع ویروس بودیم و ما هم مشابه دیگران تلاش میکنیم این ویروس را کنترل و مدیریت کنیم. آیا برآوردی از خسارتهای وارده به صنعت گردشگری در دوران کرونا وجود دارد؟ چند اقامتگاه، آژانس و... تعطیل و چه تعداد نیروی انسانی در این حوزه تعدیل شده است؟ در آسیا و اقیانوسیه ۸۵ درصد گردشگران بینالمللی کاهش داشته است یعنی اگر پیش از شیوع کرونا ۱۰۰ نفر سفر میکردند این رقم به ۱۵ نفر رسیده است. بنابراین خسارتهای وارده به صنعت گردشگری در ابعاد جهانی است و نگاه ما به این چالش باید در سطح بینالمللی باشد. در ایران هم فعالیتهای حوزه صنعت توریسم کاهش پیدا کرده و همچنین با پروتکل و شرایط ویژهای انجام شد که رکود در کسبوکارهای مرتبط را به همراه داشت. براساس آمارها و مستنداتی که از استانهای مختلف داریم از ابتدای شیوع کرونا تا پایان سال ۱۳۹۹ به این صنعت چیزی حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان خسارت وارد شده است. این خسارتها در دو بخش دستهبندی میشوند. یک بخش از آنها به ضررهایی برمیگردد که هتلها، اقامتگاه و... بهواسطه محدودیتهای سفر متحمل شدند. این موضوع بهویژه درباره نوروز ۱۳۹۹ بیشتر بود. به این معنا که هتلدار یا صاحب اقامتگاه موادغذایی برای مسافران خود خریداری کرده بود و با کنسلی تورها و مسافران متضرر شد. علاوه بر آن زمانی که هتل باز است، باید بدون داشتن میهمان، هزینههای مرتبط با آب، برق، سرمایش، گرمایش، نیروی انسانی، فضای سبز و... را بپردازد که تمام اینها برایش ضرر است. بخش دیگر این خسارتها به عدم تحقق عملکرد برمیگردد. در این حالت با فرض داشتن گردشگر و شرایط مشابه پیش از کرونا، یک فعال حوزه کسبوکار توریسم میتوانست درآمدی داشته باشد که با محدودیت سفر و کاهش تعداد گردشگران این درآمد را از دست داده است. در کشور ما مجموع این خسارتها با پرسش از بخشخصوصی به ۳۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. اما درباره تعداد بیکاران عدد دقیق را وزارت کار در اختیار دارد. در حوزه گردشگری بهواسطه ماهیت این صنعت برآورد تعداد افرادی که کارشان را از دست دادهاند دشوار است. زیرا ما شاهد حضور شاغلان فصلی در این صنعت هستیم، به عنوان مثال یک هتل ممکن است در زمان معمول ۱۰ کارمند داشته باشد و در نوروز و پیک سفرها به یکباره این عدد به ۵۰ نفر افزایش پیدا کند یا راهنمایان گردشگری که در این دوره تعداد زیادی از آنها با چالشهای شغلی مواجه شدند. همانطور که گفتم در دنیا سفر و گردشگری ۸۵ درصد کاهش داشته و به تبع آن راهنمایان هم با رکود بیسابقهای در کارشان مواجه شدهاند بهویژه در حوزه گردشگری ورودی که بخش بزرگی از راهنمایان ما در این حوزه مشغول بهکار بودند. وزارت گردشگری در این یکسال و نیم چه ایدههایی را برای توسعه گردشگری در دوران پساکرونا پیاده کرده است؟ ما در دوره کرونا با یک وضعیت متناقض روبهرو بودیم. به این ترتیب که درحالیکه میخواستیم سفر با تور را تبلیغ کنیم براساس مصوبات ستاد کرونا نمیتوانستیم سفر را تبلیغ کنیم. در چنین وضعیتی اگر میلیاردی هم با صداوسیما قراردادی بسته میشد آنها نمیتوانستند تور یا سفر را تبلیغ کنند. در این شرایط ما بهدنبال آماده کردن بسترها رفتیم و اینکه محتواهایمان را به سمت دیجیتالی شدن ببریم و در سبک تبلیغاتمان هم بازنگری داشته باشیم. همین موضوع هم باعث شد محتواهای بازاریابی و تبلیغات ما دیجیتالمحور شود و از شبکههای اجتماعی و وبسایتها استفاده کنیم. در این یکسال و نیم دادهها و اطلاعات ما به روز شد و توانستیم کلیپهای ۳۶۰ درجه باکیفیت از ظرفیتهای گردشگریمان تهیه کنیم. همچنین از آنجا که برنامه ما روی توزیع سفر بود، به سمت تنوعبخشی محصولات حرکت کرده و درباره هر کدام از انواع گردشگری مانند گردشگری روستایی، تاریخی، فرهنگی، سلامت و... محتواهایی تهیه شد. در این دوره همچنین آرشیوهای ما به روز شده و از سنتی به دیجیتالی تبدیل شدند. علاوه بر آن تا پیش از این ما یک پرتال اطلاعرسانی گردشگری نداشتیم اما اکنون یک پرتال رسمی پنجزبانه در اختیار داریم و استانهایمان هم پرتال دوزبانه دارند. از اینرو میتوانم در جمعبندی بگویم که ما از این فرصت زمانی برای دقیق کردن اطلاعات خود، تهیه پکیجهای استاندارد برای انواع مشتری اعم از ویآیپی، متوسط و... برنامههای بازاریابی و چگونگی کمک گرفتن از بخشخصوصی استفاده کردیم.
ایجاد شده: 2/تیر/1400 آخرین ویرایش: 2/تیر/1400 اخبار داخلیبه گزارش هتل نیوز و به نقل از فارس، " مهدی مجیدی " مدیرعامل شرکت سیاحتی علیصدر پ اظهار کرد: همزمان با ولادت امام رضا(ع) غار علیصدر پس از هفت ماه تعطیلی به صورت رسمی و با موافقت ستاد مدیریت کرونا بازگشایی شد. وی با بیان اینکه فردا غار علیصدر میزبان پرچم حرم رضوی است افزود: پس از تعطیلی هفت ماهه و عدم درآمدزایی این غار، طبق مکاتبه با ستاد کرونا و موافقت آنها، از اول تیرماه نسبت به بازگشایی آن اقدام شد تا شاهد حضور گردشگران همراه با رعایت پروتکلهای بهداشتی باشیم. مدیرعامل شرکت سیاحتی علیصدر با بیان اینکه با بازگشایی غار علیصدر میزبان مسافران تابستانه خواهیم بود افزود: امیدواریم بازگشایی موجب رونق گردشگری شده و بتوانیم بخشی از آسیبهای وارده را جبران کنیم. وی با تاکید بر اینکه علیصدر ۱۵ ماه سخت را گذراند و هیچ مجموعهای چنین روزهایی را تجربه نکرد گفت: علیصدر به طور میانگین سالانه ۶۰۰ هزار بازدیدکننده داشت که در سال ۹۹ به ۸۰ هزار نفر رسید. مجیدی عنوان کرد: در سال ۹۸ درآمد شرکت علیصدر ۲۲ میلیارد بود که در سال ۹۹ به ۳ میلیارد رسید اما فشارها را تحمل کردیم تا به روزهای اوج برسیم. وی با بیان اینکه در شرایط سختی که داشتیم، ۲۰ درصد پرسنل علیصدر بازنشسته شدند افزود: پرسنل غار جزو مشاغل سخت و زیانآور بودند و بازنشسته شدند که باید سنوات آنها را پرداخت میکردیم اما با توجه به توان مالی شرکت تنها ۷۰ درصد سنوات پرداخت شد و ۳۰ درصد آن باقی مانده است. مدیرعامل شرکت سیاحتی علیصدر با اشاره به اینکه در سال گذشته حمایتهای خوبی با پرداخت وام صورت گرفت عنوان کرد: با توجه به اینکه بازپرداخت وامها آغاز شده، انتظار میرود برای پرداخت آنها استمهال یک ساله قائل شوند تا درآمد بالاتری داشته باشیم. وی با بیان اینکه در سال ۹۹، برای بهرهبرداران علیصدر تخفیف ۹۰ درصدی در نظر گرفته شد گفت: با توجه به اینکه وضعیت اقتصادی خوب نیست، همین انتظار را داریم که با ما نیز برای بازپرداخت وام استمهال صورت گیرد. مجیدی با تاکید بر اینکه اشتغال و معیشت پرسنل علیصدر مهم است و امیدواریم زود رونق یابد گفت: در سال ۹۸ هزینهکرد شرکت ۱۹ میلیارد تومان بود اما در سال ۹۹ به ۱۳ میلیارد تومان کاهش یافت که با کاهش اضافه کار و پرداخت صرفا حقوق پایه صرفهجویی داشتیم. وی با اشاره به اینکه در دوران تعطیلی غار علیصدر ۱۵۰ نفر از همکاران را در مقطع هفت ماهه به بیمه بیکاری معرفی کردیم گفت: همین هفت ماه بیمه بیکاری توانست بار سنگینی را از دوش شرکت علیصدر بردارد. مدیرعامل شرکت علیصدر خاطرنشان کرد: آژانس مسافرتی علیصدر فعلا تعطیل است و برای جبران بخشی از درآمد شرکت، محل آژانس در رهن صنف دیگری است که پس از بهبود شرایط مجدد آژانس برقرار میشود. وی با اشاره به اینکه از سال ۸۹ تا ۹۸ شرکت علیصدر بر اساس آرای قانونی محاکم قضایی موظف به پرداخت هزینه و اجاره است گفت: این مبلغ از سال ۸۹ تا ۹۸ پرداخت نشده و با در نظر گرفتن تخقیف موظف به پرداخت ۱۷ میلیارد تومان است که در هیات مدیره نیز تصویب شده و همین هم فشارهایی را بر شرکت وارد کرده است.
ایجاد شده: 2/تیر/1400 آخرین ویرایش: 2/تیر/1400 اخبار داخلیبه گزارش هتل نیوز و به نقل از مهر، نشست بررسی لغو روادید سفرهای گروهی روسیه که چندی پیش توسط علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی و رئیس آژانس فدرال روسیه به امضا رسید، در فضای مجازی با حضور کارشناسان ایرانی و فعالان گردشگری در روسیه به بحث و تبادل نظر گذاشته شد. در این نشست افشین یوسفی یکی از فعالان گردشگری در کشور روسیه بیان کرد: در سالهای گذشته نیز از کلمه تسهیلات در سفرهای گروهی نام برده میشد اما اکنون رسانهها از لغو روادید خبر دادهاند در صورتی که لغو روادید برای همه مسافران روسیه امکانپذیر نیست بلکه تنها این امتیاز به گروههایی که با آژانسها سفر میکنند، داده شده است. هر زمانی که میخواهند تسهیلاتی بگذارند باید همه جوانب را بسنجند. به عنوان مثال در چنین مواقعی تسهیلات برای سفرها و ویزا داده میشود اما هماهنگی با مرزبانیها وجود ندارد و یا اینکه سخت گیری در مرزبانیها بیشتر میشود. برفرض که این قرارداد به سرانجام برسد در نهایت برای توریست عادی فایدهای ندارد. بنابراین مسافر باید ۸۰ دلار برای سفر انفرادی بدهد. آژانسها هم به هر حال این ۸۰ دلار را از مسافر میگیرند و به سود خودشان میشود. من فکر نمیکنم تفاوتی ایجاد شده باشد. در ادامه این نشست عماد عاشوری از فعالان دیگر حوزه گردشگری روسیه اظهار داشت: این کشور حتماً بعد از لغو روادید گروهی شرایط خاصی را تعیین میکند چون برخی از ایرانیان ممکن است از موضوع لغو روادید سوءاستفاده کنند و به روسیه رفته تا خروج غیرقانونی داشته باشند. به این دلیل این کشور مسائل امنیتی را بیشتر خواهد کرد. شاید از ۶۰ شرکتی که انتخاب شده باشند، ضمانتهای خاص بگیرند. من در واقع نمیتوانم باور کنم که این قرارداد اجرایی میشود. چون تاکنون چند بار امضا شده است. وی افزود: جذابیتهای سفر به ایران برای خیلی از روسها مهم است. ایران کشوری است که فاصله برف بازی و شنا کردن در آن یک ساعت است. افشین یوسفی که در روسیه فعالیت دارد نیز ادامه داد: ۸۰ درصد توریستهایی که از روسیه به ایران می آیند، پلاژ میخواهند. بلیت هواپیما نیز گران است پس به سوچی برای اسکی میرود. در ادامه شهرام معین فر هم از فعالان گردشگری بیان کرد: ما آنقدر که توریست ایرانی به ترکیه میفرستیم، توریست ترک به ایران نداریم. بیشتر روسها به دنبال آفتاب هستند ولی ما این شرایط را در ایران نداریم. توریست روسی خرج میکند اما اقتصادی به سفر میرود. شاید در گرانترین هتلها اقامت کنند اما میخواهند با پرواز ارزان جابجا شوند و به جای کویرگردی در ایران به امارات میروند که نزدیکتر و ارزانتر است. روسیه هم برای توریست ایرانی شرایط خاصی میگذارد. توریست ارزان ایرانی هم سعی میکند به جای روسیه به ترکیه و کشورهای دیگر که پروازهای آفر دارد، برود. در ادامه این نشست، حرمت الله رفیعی رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران گفت: لغو روادید گروهی اتفاق خوبی است. بازار روسیه جزو ۱۰ کشور اول ایران بود که فعالیتی در آن نداشتیم و درباره آن آشنایی کافی را نیز کسب نکردیم. احساس میکنم این کار باید زودتر انجام میشد. اینکه ما از کشور روسیه توریست به ایران بیاوریم به این معنا نیست که روسها پذیرای کشور ما نیستند بلکه ایران هم برای آنها جذابیت دارد. از طرفی متقاضی سفر به روسیه هم زیاد است. امیدوارم شرایط فعلی و قراردادی که بسته شده، به زودی اجرایی شود و در حد یک پروتکل نباشد. از طرف دیگر اگر پروازهایی که در حال انجام است، نتوانند مسافر داشته باشند به مشکل بر میخورند. گردشگری در دنیا به معنای گذشته فعال نیست اما اکنون در حال انجام است. تقریباً هتلهای ۵ ستاره تاپ ترکیه بیش از ۵۰ درصد ضریب اشغال داشتهاند ولی در ایران کوتاهیهایی انجام شده و برخی میگویند که گردشگری باعث شیوع کروناست در حالی که هم اکنون تجمعات در رقابتهای انتخاباتی انجام میشود و کسی جلوی آن را نمیگیرد. محمد محب خدایی معاون گردشگری سابق درباره این قرارداد بیان کرد: در واقع لغو ویزایی صورت نگرفته است. لغو ویزا زمانی است که مسافر توری را خریداری کرده باشد و پول ویزا ندهد. ایران جز بازار هدف روسیه نیست. حتی وقتی ترکیه با روسیه مشکل داشت باز هم نتوانستیم بازار هدف روسیه شویم. ترکیه از آژانسهای داخلی استفاده نمیکند بلکه آژانسهای ایرانی هستند که سالی دو میلیون مسافر به ترکیه میفرستند. آنها مدل برنامه ریزی شأن را تغییر دادند. روسیه هم به دنبال این است که آژانسهای ایرانی فعال شوند. زمانی که دو گروه بزرگ روسی به کیش آمدند، ما متوجه شدیم که آنها پلاژهای جدای نمیخواهند. بنابراین توریست درمانی، تفریحی یا تاریخی روسیه نمیتواند جزو بازار هدف برای جذب شأن به ایران باشد. در مقابل این سخن، سجاد شالیکار از فعالان گردشگری ایرانی گفت: ایران بازار هدف کجا هست؟ باید خودمان کار کرده و توریست جذب کنیم. موضوع دیگر اینکه ما اصلاً از سفر آقای وزیر به روسیه خبر نداشتیم اگر قرار است آژانسها جذب توریست داشته باشند باید از این رویداد با خبر میشدند شاید با همکارانشان در روسیه رایزنی میکردند اما ما یکباره در خبرها شنیدیم که لغو روادید گروهی اتفاق افتاده است. وی افزود: ما هنوز نمیدانیم جزو لیست شرکتهای انتخابی برای بازار روسیه هستیم یا نه. میدانیم سهم ورودی کار و خروجی کار چقدر است. این روالها باید درست شود. مصطفی سرویس عضو هیأت مدیره جامعه تورگردانان ایران هم گفت: من هم معتقدم اگر قرار است آژانسی با روسیه کار کند باید آنهایی باشند که این بازار را میشناسند. خبری را شنیدم مبنی بر اینکه به زودی پرواز مستقیم تهران و اصفهان به مسکو راه اندازی میشود. محمد ابراهیم لاریجانی مدیرکل سابق بازاریابی و تبلیغات گردشگری نیز گفت: دوستان بر چه اساسی میگویند ایران جزو بازار هدف روسیه نیست ترکیه زمانی که در چین کار کرد تنها بعد از چهار سال حدود هزار چینی جذب کرد اما الان این آمار به چند صد هزار نفر رسیده است. ما همین الان هم از روسیه ۲۰ هزار گردشگر داریم. ما تا به حال خود را عرضه نکردهایم. با این وجود اشتیاقی برای سفر به ایران هست. میتوانیم گوشهای از این بازار را داشته باشیم اگر آژانسداران بتوانند خود را در روسیه عرضه کنند. عباس پیرمرادیان از راهنمایان باسابقه گردشگری هم گفت: خیلی دنبال این نباشید که گردشگر زیادی به ایران بیاید چون وقتی بعد از برجام تعداد توریستها زیاد شد ما دیگر جای خالی در هتلها پیدا نمیکردیم. حرمت الله رفیعی رئیس انجمن دفاتر مسافرتی هم پاسخ داد: رانت زمانی ایجاد میشود که دفاتر گزینشی انتخاب شوند. وقتی به هر وقتی مجوز کار دادیم که در حوزه داخلی و خارجی فعالیت کند نگفتیم به چه کشورهایی مسافر ببرد یا بیاورد. وقتی رانت بوجود بیاید بخشی از پتانسیل ما از بین میرود. وقتی میگویند تنها چند آژانس کار کنند رقابت سالم از بین میرود. چرا دولت باید تعیین کند که چه کسی کجا کار کند؟ در جاهای دیگر این تصمیم گیری برای بخش خصوصی جواب مثبتی نداشته است. ما برای ورود و خروج توریست باید در هر کشوری دفتر مشترک داشته باشیم تا هر دفتری که میخواهد فعالیتی کند از طریق آن دفتر باشد. آن دفتر هم برای همه آژانسهایی است که آمدهاند در آن کشور کار کنند. برخی از دوستان فکر میکنند که این کشورها سهم آنهاست و فقط آنها باید در آن کشور کار کنند در صورتی که نباید این طور باشد.
ایجاد شده: 27/خرداد/1400 آخرین ویرایش: 29/خرداد/1400 اخبار داخلیبه گزارش سرویس خارجی هتل نیوز، سیانان به مناسبت انتشار کتابی درباره هتلهای ایران به زبان انگلیسی توسط یک گردشگر سوئیسی، به جنبههای متفاوت و کمتر شنیدهشده از ایران پرداخته است. برخی از مردم برای تاریخ به ایران سفر میکنند؛ ۲۴ مکان میراث جهانی یونسکو برای شروع خوب است. دیگران به دنبال فرهنگ و زندگی مردم هستند؛ غذای عالی و مهماننوازی افسانهای که مسافران عادی از آن لذت میبرند، اما برای «توماس وگمن» سفر به ایران کمی متفاوت بوده است. سیانان آمریکا در این گزارش نگاهی داشته به تجربه سفرِ ایرانِ «توماس وگمن»، گردشگری که کتابی درباره هتلهای ایران نوشته است. از نظر او، چشمگیرترین نکته در مورد ایران، هتلهای آن است. البته نه هتلهای بزرگ هفتستاره، بلکه هتل بوتیکهای کوچکی که توسط خانوادهها اداره میشوند، در حالی که کاملاً مدرن و پیشرفته هستند. او میگوید: در ایران یک مشخصه عالی درباره هتل بوتیکها وجود دارد که طراحی معاصر را با میراث ایرانی ترکیب کردهاند و این در حال افزایش است. وگمن متخصص بیمه در سوئیس است که اولین سفرش را به ایران در سال ۲۰۱۹ انجام داد و آنچنان تحت تأثیر این هتلها قرار گرفت که با وجود اینکه تجربه انتشار کتابی را نداشت، تصمیم گرفت کتابی بنویسد. او میگوید: هنگام پرواز از تهران به زوریخ به این فکر کردم آیا کتابی در مورد هتلهای ایران وجود دارد و فهمیدم حتی یک کتاب هم وجود نداد. این درحالی بود که هنگام سفر از ایران و بهویژه هتلهای آن بسیار متعجب و شگفتزده شدم. وگمن پس از سفر به ایران، کتابی درباره ۱۶ هتل، عمدتا هتل بوتیک در شهرهایی از تهران و شیراز تا روستایی در جزیره قشم در جنوب ایران، با عنوان «Persian Nights» نوشته است. سیانان در این گزارش مدعی شده که این نخستین کتاب انگلیسیزبان است که به هتلهای ایران اختصاص یافته است و میگوید به کسانی که این کشور را نمیشناسند نگاه اجمالی از رونق طراحی، فراتر از اماکن تاریخی میدهد. وگمن، نویسنده کتاب «شبهای پارسی» میگوید: به هر کشوری که سفر میکنید متوجه میشوید که واقعیتهایی متفاوت از آنچه میدانید و شنیدهاید، وجود دارد و اگر آن کشور کمی بستهتر باشد و افراد کمتری به آنجا سفر کنند تا عکسها و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند، واقعیتها متفاوتتر هم خواهد بود. بنابراین احتمالاً تصور غلط بیشتری درباره ایران نسبت به سایر کشورها وجود دارد. کتاب او - که در آن با یک تیم ایرانی کار کرده است ـ ۱۶ هتل ایرانی را به تصویر میکشد، اگرچه بیشتر آنها ساختمانهای نوسازیشده میراثی هستند، اما با فروشگاه، گالری و حتی رستورانهای گیاهخواری پیوند خوردهاند. او در این کتاب اشاره میکند که بسیاری از بخشها توسط زنان اداره میشوند. در کتاب شبهای پارسی به جزئیات یک هتل بوتیک در شهر اصفهان پرداخته شده که ساختمان آن به اواخر دوره قاجار و قرن نوزدهم تعلق دارد، ساختمانی که طراحی مدرنی دارد و عاری از پلاستیک است و از صابونهای دستساز ارگانیک، غذای گیاهی و حتی دمپاییهای حصیری ساخت هنرمندان جنوب ایران استفاده کرده است. وگمن میگوید: چنین میراث محکمی از گذشته ایران وجود دارد؛ چرا آنها باید بناهای جدید بسازند؟ این (تبدیل ساختمانهای تاریخی به هتل بوتیک) راهی برای نگهداری آنها است. این گردشگر سوئیسی در کتابش فقط به هتل بوتیکها نپرداخته، سراغ مهمانپذیرهای کوچک (بومگردیها) که به مراتب قیمت پایینتری نسبت به هتل بوتیکها دارند هم رفته است. تجربه اقامت در یکی از آنها را که در شهر اصفهان، نزدیک مسجد جامع ـ میراث ثبتشده در یونسکو ـ واقع شده شرح داده است؛ خانهای که توسط یک زوج اداره میشود و گویی قرار است مدتی با آنها زندگی کنید. این زوج جوان حتی کارگاه چاپ پارچهای را اداره میکنند و برای مهمانان دوچرخه دارند. هر چند به اعتقاد نویسنده کتاب «شبهای پارسی» هتلها تنها دلیل سفر به ایران نیستند، اما او معتثد است ایران باید در فهرست بازدید همه گردشگران باشد. او میگوید: ایران یکی از معدود کشورهایی بود که مدتها بود واقعاً به آن علاقه داشتم؛ ایران، ژاپن و پرو. من کشورهایی را دوست دارم که دارای فرهنگ بسیار قوی و باستانی هستند و از لحاظ تاریخی دارای اهمیت هستند. من با چند ایرانی در اروپا ملاقات کردم و آنها همیشه رفتار بسیار دوستانهای داشتهاند. او اولین سفرش را پس از جدا شدن از همسرش انجام داد. میخواست تنها باشد، به جای سفر با یک گروه، راهنما ـ رانندهای را استخدام کرد که هزینه آن در حدود ۱۱۰ دلار در روز بود. وگمن درباره چگونگی پیدا کردن هتلهای محل اقامتش می گوید: رزرو هتلها آسان بود؛ زیرا همه آنها یکدیگر را میشناسند. بسیاری از آنها توصیهشده بودند (که همیشه بهترین هستند)، به علاوه من در اینستاگرام و اینترنت تحقیق کردم و کتابهای راهنمای ایران را خواندم. فقط هتلها نبودند که وگمن را متعجب کردند، به عنوان کسی که درباره تاریخ ایران تحقیق کرده، جنبه مدرن آن نیز غافلگیرکننده بود. او میگوید: من انتظار کشوری سنتیتر را داشتم، اما در این هتلها، کافهها و گالریهایی شبیه اروپا یا آمریکا بود که متعجب شدم. انتظار نداشتم که یک دستگاه قهوهساز Marzocco ایتالیایی یا یک دستگاه برشتهکننده قهوه Probat آلمانی ببینم. به نظر میرسد خلاقیت قوی وجود دارد. متوجه شدم واقعیتهای زیادی وجود دارد و من میخواستم آنچه را که تجربه کردم و لذت بردم نشان دهم. سیانان در گزارشش تاکید دارد وگمن تلاش میکند به این نکته اشاره کند کتابی که نوشته درباره هتلها است، نه سیاست. او میگوید: مطمئنا واقعیتهای بسیار متفاوتی درباره ایران وجود دارد، این کشور عربستان سعودی نیست، کره شمالی هم نیست، اما ایالات متحده و انگلیس هم نیست. وگمن به عنوان یک جهانگرد میگوید: در سفر به ایران بسیار آزاد بودم. احساس میکردم میتوانم هر زمان که بخواهم به همه جا بروم. من با استفاده از Google Maps دیروقت به اقامتگاه میرفتم و همیشه احساس امنیت میکردم. او از معماری مساجد و غذاهای ایرانی لذت میبرد و میگوید: آنها خورشتهای فوقالعاده میپزند و غذاهای گیاهی زیادی دارند، از نظر غذا فرهنگی بسیار غنی دارند. وگمن تحت تاثیر رفتار مردم ایران هم قرار گرفته است و میگوید: من یک سال در برزیل زندگی کردم، بنابراین به فرهنگهای دوستانه و باز عادت کردهام، فکر میکنم ایرانیها دوستانه رفتار میکنند. کتاب «شبهای پارسی» (Persian Nights) پیش از همهگیری ویروس کرونا نوشته شده است، وگمن تصمیم دارد با پایان همهگیری و روشن شدن اوضاع به ایران برگردد و یک رونمایی از کتابش داشته باشد. منبع : ایسنا
ایجاد شده: 22/خرداد/1400 آخرین ویرایش: 22/خرداد/1400 اخبار داخلی