به گزارش هتل نیوز، " حسن سیادتان " عضو هیات مدیره جامعه حرفه ای هتلداران کشور گفت : این روزها انتخاب وزیر گردشگری دغدغه همه صنوف و بخشهای این صنعت است؛ چراکه با توجه به وضعیتی که این صنعت در بیش از دو سال گذشته داشته، بسیار اهمیت دارد که چه کسی سکان وزارتخانه را در دست بگیرد.
به نظر لازم است که برگردیم و مروری داشته باشیم به سابقه مدیریت صنعت گردشگری در دولتهای قبل و بعد از انقلاب.
در سال ۱۳۱۴ اداره داخله وزارت کشور به نام اداره سیاحان خارجی برای تبلیغات تاسیس شد؛ کار این اداره چاپ نشریات بود و کتابچههای راهنمای گردشگری ایران. بعدها در سال ۱۳۴۲ هیئت وزیران تاسیس سازمان جلب سیاحان را تصویب کرد درسال ۱۳۵۳ با الحاق آن به وزارت اطلاعات و جهانگردی هر آنچه به نفع صنعت گردشگری ایران بود تدوین و به آن وزارتخانه ملحق شد.
در سال ۱۳۵۸ یعنی یک سال بعد از انقلاب این وزارتخانه به وزارت ملی و در سال ۱۳۵۹ به ارشاد اسلامی تبدیل شد. حال پرسش مهم این است که جایگاه گردشگری در این میان کجا بود؟ واقعیت این است که جایگاه گردشگری شامل دو وجه سیاحتی و زیارتی شد؛ یعنی دو معاونت، یکی سیاحتی و دیگری زیارتی تعریف شد و چند سالی به این صورت ادامه پیدا کرد. در سال ۱۳۶۴ به موجب قانون مصوب مجلس و تاییدیه شورای نگهبان، سازمان میراث فرهنگی تاسیس شد که سازمانی بود وابسته به وزارت ارشاد اسلامی (فرهنگ و آموزش عالی). در سال ۱۳۸۲ با تصویب مجلس شورای اسلامی وقت، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شکل گرفت؛ یعنی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جدا شد و با تمام اختیارات زیر نظر رئیس جمهور قرار گرفت. در سال ۱۳۸۵ هم صنایع دستی به این سازمان اضافه شد و با این ادغام، نام سازمان به سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تغییر کرد. در سال ۱۳۹۸ پس از پیگیریها و زحمتهای فراوانی که بخش خصوصی گردشگری متحمل شد، بعد از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، گردشگری باردیگر به یک وزارتخانه تبدیل شد.
صنعت گردشگری یک صنعت نامرئی است؛ در تمام کشورهایی که زیرساختهای گردشگری را مهیا کردهاند و زمینهساز توسعه این صنعت شدهاند، میبینیم که رشد اقتصادی چشمگیر شده. طوری که امروزه میتوان گفت این صنعت به راحتی میتواند با صنعت نفت مقابله کند. گردشگری صنعتی سرشار از ظرفیتهای اشتغالزایی و ارزآوری است؛ به شرطی که زیرساختهای مورد نیاز آن فراهم شود. این زیرساختها مختلف هستند و از فرودگاهها و جادهها و مسیرهای ریلی تا واحدهای اقامتی و هر آن چیزی را که متضمن معنای زیرساخت گردشگری باشد، شامل میشود.
کسی که میخواهد وزیر گردشگری شود به عقیده من خودش باید درد کشیده باشد؛ یعنی درد و رنجهای این صنعت را بیواسطه لمس کرده باشد؛ به جرأت میتوانم بگویم از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۹۸ طی ۴۰ سال، اشخاصی که بر مسند نهادهای متولی گردشگری نشستند، کسانی بودند که از صنعت گردشگری و ظرفیتهای آن چیزی نمیدانستند. عمدتاً کسانی بودند که از نهادها و سازمانهای دیگر برای مدیریت این سازمان ماموریت داشتند؛ چنین مدیرانی تا بیایند الفبا و بدیهیات کار را یاد بگیرند و مطالعات اولیه را انجام دهند، زمانی قابلتوجه سپری میشود و معمولاً بعد از آن هم عوض میشوند؛ این، یکی از بزرگترین لطماتی بود که به این صنعت و سرمایه گذاران آن وارد میشد. مشکل البته در قوانین مرتبط با صنعت گردشگری ریشه داشت و این موضوع مهمی بود. به هر حال پس از پیگیریهای بخش خصوصی و علیرغم مخالفتهای دولت بالاخره سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تبدیل به وزارتخانه شد.
آقای مونسان به عنوان اولین وزیر گردشگری کشور از آنجایی که چند سالی در این حوزه کار کرده بودند، برنامههایی داشتند و تا حدی انجام دادند؛ حالا در آستانه معرفی کابینه دولت سیزدهم به مجلس هستیم و به وزیری نیاز داریم که سالها در این صنعت زحمت کشیده باشد و مشکلات و دردهای این صنعت را بشناسد. کسی که بتواند گردشگری را در ایران به صنعتی باشکوه تبدیل کند و زمینه ورود گردشگران را -آنطور که در برنامه توسعه پیشبینی شده است- فراهم آورد.
واقعیت این است که ما از کشورهای همسایه خود در زمینه گردشگری عقب مانده ایم؛ آنها با سرعتی قابل ملاحظه پیش رفتند و حالا به نقطهای رسیدهاند که گردشگری منبع بزرگ درآمدی آنهاست. بگذریم از اینکه کرونا برای صنعت گردشگری در تمام دنیا مشکل و مانع ایجاد کرده است اما صرف نظر از این موضوع کشورهای همسایه ما خصوصاً ترکیه رشد و پیشرفت چشمگیری در زمینه صنعت گردشگری داشته. چیزی که با توجه به پتانسیلها و ظرفیتهای گردشگری ایران، ابدا در کشور ما دور از دسترس نیست.
حالا مجمع تشکلهای گردشگری به پیشنهاد رئیس محترم دولت سیزدهم، گزینههایی را به عنوان افراد شایسته برای تصدی وزارت گردشگری معرفی کرده است. به نظر من در این میان آقای دکتر جمشید حمزهزاده که انسان پرتلاش و کاربلدی هستند، میتوانند صنعت گردشگری کشور را در کابینه دولت سیزدهم نمایندگی کنند؛ ایشان با توجه به سوابق علمی و مدیریتی برای اداره وزارت گردشگری شایستگی لازم را دارند.
من به عنوان کسی که هم خودم و هم پدر و جدم کارمان گردشگری بوده معتقدم کسی باید وزیر گردشگری شود که درک و فهم و اعتقاد به ضرورت توسعه صنعت گردشگری داشته باشد. چنین مختصاتی را به وضوح در شخصیت آقای دکتر حمزهزاده میبینیم؛ امیدوارم ایشان وزیر گردشگری شوند تا بتوانیم پتانسیلهای این صنعت را به بهترین نحو مورد استفاده قرار دهیم.
یکی از بزرگترین مشکلات گذشته وزارتخانه و پیش از آن سازمان میراث فرهنگی این بود که اتاق فکری برای بخش خصوصی صنعت گردشگری نداشتند. بنابراین در تصمیمگیریهایشان نظر بخش خصوصی منعکس نبود. امیدوارم با وزیر شدن آقای دکتر حمزهزاده اتاق فکر بخش خصوصی در وزارت گردشگری تعبیه و منشاء خدمات موثر شود. بخش خصوصی یکی از محورهای سرمایهگذاری این صنعت است باید حضور پررنگتری در راهبردهای صنعت و ترسیم چشمانداز آینده آن داشته باشد. چشماندازی که میتواند درخشان و با موفقیتهای بسیار مهم و موثری همراه باشد.