به گزارش ایتنا ؛ اظهارات اخیر وزیرگردشگری مبنی بر سفر ۴۵ میلیون ایرانی و تفسیر آن به عنوان نشانهای از "زندگی بانشاط مردم" در شرایطی مطرح شده که کشور با چالشهای اقتصادی بیسابقه ، تورم افسارگسیخته ، کاهش قدرت خرید و نرخ بالای بیکاری مواجه است.
این ادعا نه تنها با واقعیتهای جامعه فاصله دارد ، بلکه نشاندهنده نگاهی کاملاً غیر واقع بینانه و بعضاً تحقیر آمیز به معضلات مردم است. در ادامه به چند جنبه کلیدی این موضوع پرداخته میشود :
1️⃣ تناقض آشکار بین آمار و واقعیتهای اقتصادی
طبق آخرین آمار مرکز آمار ایران ، جمعیت کشور حدود ۸۵ میلیون نفر است. ادعای سفر ۴۵ میلیون نفر (بیش از نیمی از جمعیت) در شرایطی مطرح میشود که :
▫️ حدود ۳۰ میلیون نفر زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند (منبع : گزارشهای مجلس).
▫️ قدرت خرید مردم نسبت به دهه گذشته حدود ۶۰٪ کاهش یافته است .
▫️ هزینههای اولیه زندگی (مسکن ، خوراک ، درمان) بیش از ۸۰٪ درآمد خانوارها را میبلعد.
▫️ پرسش اصلی این است : چگونه جامعهای که بیش از نیمی از آن حتی توان تهیه کالاهای اساسی را ندارد ، میتواند چنین حجمی از سفر را تجربه کند؟
2️⃣ تعریف "سفر" در آمار دولتی : فریب آماری یا بازی با کلمات؟
وزیر گردشگری بهطور عمدی یا غیرعمد، به جای تفکیک آمار "مسافرتهای تفریحی واقعی"، احتمالاً هر نوع جابهجایی (حتی سفرهای ضروری ، زیارتی ، کاری یا مهاجرتهای تحمیلی) را در این عدد گنجانده است.
بسیاری از این "سفرها" ممکن است شامل موارد زیر باشد :
▫️ رفت و آمدهای شغلی (مانند رانندگان کامیون).
▫️ سفرهای اجباری خانوادهها به دلیل گرانی مسکن و زندگی در حاشیه شهرها.
▫️ سفرهای زیارتی کمهزینه که عمدتاً توسط خیرین تأمین میشود.
▫️ حتی اگر این آمار را بپذیریم ، اکثر این سفرها نه از روی نشاط ، بلکه به دلیل فشار معیشتی بوده است.
3️⃣ عدم توجه به بحرانهای ساختاری
ادعای "زندگی بانشاط" در حالی مطرح میشود که :
▫️ بیش از ۶۰٪ جمعیت از حداقل دستمزد زندگی میکنند.
▫️ طبق نظر کارشناسان ، ایران یکی از گرانترین کشورهای جهان برای سفر داخلی است (هزینه اقامت ، حملونقل و خوراک نسبت به درآمد مردم).
▫️ بسیاری از خانوادهها حتی توان پرداخت هزینه یک شب اقامت در یک شهر نزدیک را ندارند.
4️⃣ پیامدهای اجتماعی اینگونه اظهارات
این سخنان به جای امید آفرینی به دلیل شکنندگی روانی جامعه، میتواند به موارد زیر دامن بزند :
▫️ تقابل گفتمانی بین دولت و مردم : وقتی مسئولان از "واقعیتهای موازی" سخن میگویند ، اعتماد عمومی بیشتر تخریب میشود.
▫️ عادیسازی فقر: ارائه آمارهای غیرواقعی ، عمق فاجعه معیشتی را کمرنگ جلوه میدهد.
5️⃣ راهکارهای پیشنهادی برای شفافیت
وزیر گردشگری باید به جای کلیگویی ، دقیقاً توضیح دهد :
▫️ منبع این آمار چیست؟ (آمار دقیق سفرهای تفریحی، کاری ، زیارتی و...).
▫️ هزینه متوسط این سفرها چقدر بوده است؟
▫️ چند درصد از این سفرها مربوط به دهکهای پر درآمد بوده است؟
جمعبندی :
ادعای سفر ۴۵ میلیون ایرانی بیشتر به یک جوک تلخ شبیه است تا گزارشی واقعی. این اظهارات یا ناشی از عدم درک درد مردم است یا تلاشی برای لاپوشانی عمق بحران اقتصادی با نشان دادن تصویری غیرواقعی از ایران. به جای انتشار آمارهای عجیب ، دولت باید پاسخ دهد که چرا مردم حتی توان سفرهای درونشهری با مترو را هم از دست دادهاند!