به گزارش سرویس خارجی هتل نیوز و به نقل از گاردین، بسیاری از افراد استدلال میکنند که گذرنامههای کووید ـ تأییدیههایی که نشان میدهد آیا کسی واکسن زده یا نتیجه تست کرونایش منفی بوده یا به کووید ایمنی دارد ـ راهگشا نیست. ما در آخرین گزارشی که در انجمن سلطنتی لندن منتشر کردهایم، نتیجه گرفتهایم که این گذرنامهها در بعضی موارد میتوانند راهحل معقولی باشند اما فقط اگر با معیارهای مشخصی منطبق باشند. اصل مطلب این است که این گذرنامهها چطور و کجا به کار روند.
در مورد سفرهای بینالمللی، که زیرساختهای تست کووید و سیستم «کارت زرد» در حال حاضر به راه افتاده است، گذرنامه کووید اقدامی منطقی به نظر میرسد. دولت بریتانیا نیز گذرنامه کووید را دستکم برای گردهماییهای بزرگ مثل مسابقات ورزشی در دستور کار قرار داده است. اوایل ماه آوریل امسال، وقتی تیم ورزشی «تگزاس رنجرز» در استادیوم بیسبالی که تمام بلیتهایش فروخته شده بود بازی میکرد، ما نگاهی انداختیم به اینکه وقتی درهای استادیومها بدون محدودیت باز میشود چه اتفاقی میافتد: هیچ فاصلهگیری اجتماعیای انجام نشده بود و تعداد کمی از افراد ماسک زده بودند ـ همه این اتفاقات هم در زمانی رخ میداد که ابتلاها اوج گرفته بود و فقط گروه کمی از جمعیت کشور دوز دوم واکسن را دریافت کرده بودند.
گذرنامه کووید وقتی میتواند در رویدادهای بزرگ به کار بیاید که در کنار سایر اقدامات همچون تهویه هوا و فاصلهگیری اجتماعی و تست ابتلا و سیستم رهگیری مبتلایان انجام شود. اما در این صورت هم باید معیارهای مشخص ایمنی و ابتلا در مورد آن لحاظ شود. برای اینکه نشان بدهیم آیا کسی به کووید مبتلاست چهار راه وجود دارد: تأییدیه واکسیناسیون یا نتیجه تست PCR، تست تشخیص سریع LFT یا تست آنتیبادی است. ما در گزارشمان نتیجه گرفتیم که فقط تأییدیه واکسیناسیون یا نتیجه تست PCR میتواند معیار مناسبی برای صدور گذرنامه کووید باشد.
دلیلش این است که تستهای آنتیبادی معیار معتبری برای ابتلا نیست و تست LFT برای تشخیص ابتلا در افرادی که مبتلا هستند اما میزان کمی از ویروس در بدنشان هست مؤثر نیست. این تست دوم بهخصوص زمانی میتواند نامعتبر باشد که توسط یک متخصص گرفته نشده باشد.
دولت بهدرستی خطقرمزهایی را برای خود در نظر گرفته است. تأییدیه واکسن هیچوقت برای خدمات اساسی مثل سوپرمارکتها و حملونقل لازم نیست. ولی ورود به درگاههای غیرضروری ازجمله رستورانها و کافهها جایی است که این معیار را باید در نظر گرفت. نخستوزیر بریتانیا اخیراً گفته است که دیوارهای بین مردم در کسبوکارهای برچیده خواهد شد بدون اینکه بگوید کجا گذرنامههای سلامتی لازم خواهد بود. اما صاحبان کسبوکارها ممکن است احساس کنند حکومت در عوض اینکه دیوارها را بردارد، دارد خودش را بهجای دیوارها مینشاند.
هیئت وزیران ممکن است بخشی از مسئولیت اجرای گذرنامه کووید را بر عهده برخی از کسبوکارها بیندازند ولی این کار در مسایل حقوقی و اخلاقی گیر خواهد کرد. برای نمونه، کمیسیون فرصتهای برابر اشتغال در آمریکا اخیراً به کسبوکارها اطلاع داده است که اگر کارمند یا کارگری نتواند بهعلت معلولیت یا عقاید مذهبی واکسن بزند و کسبوکار قادر نباشد اقدام بیشتری برای او بکند، از نظر قانونی مجاز است که آنها را از مجموعه نیروهای کار خود کنار بگذارد.
اینها فقط چند مورد از مواردی است که گذرنامههای کووید با آن روبهرو خواهند شد. ضروری است اطمینان حاصل شود از اینکه گذرنامه کووید نابرابری را ایجاد نمیکند یا آن را وخیمتر نمیسازد، بهویژه در بین کسانی که شاید برای تستدادن یا واکسیناسیون تعلل میکنند. این گذرنامهها سؤالاتی را نیز از فناوریای که به کار میبرند و ابعاد دادهای که جمع میکنند به وجود میآورند. آیا این گذرنامهها در امتداد ابزارهای مختلف و اپلیکیشن وزارت بهداشت کار میکنند؟ چطور میشود از جعل گذرنامه کووید جلوگیری کرد؟ و این گذرنامهها چطور میتوانند تضمین کنند که دادههای افراد امن میماند؟ دولت نیز باید روشن سازد که آیا مایل است این گذرنامهها طلیعه تولد نظام بهداشت دیجیتال باشد یا اینکه مثل آنچه در کشورهایی مثل دانمارک اعمال شده، تأییدیههای کووید فقط گذرنامههایی است که بهزودی اطلاعات آن پاک خواهد شد.
همه اینها سؤالاتی است که بهروشنی باید به آنها پاسخ داده شود. تأییدیههای کووید میتواند به اطمینان جوامع از سلامتی مردم بیفزاید اما فقط وقتی که آنها معیارهای لازم را رعایت کرده باشند.
دو نوع گذرنامه
واکسیناسیون ویروس کرونا در بریتانیا اولین کمپین ایمنسازی دستهجمعی در جهان برای محافظت در برابر کووید ـ 19 با استفاده از واکسنهایی است که در پاسخ به دنیاگیری کووید-۱۹ در بریتانیا ساخته شدهاست. واکسیناسیون از ۸ دسامبر ۲۰۲۰ آغاز شد. این دو واکسن که در حال حاضر استفاده میشود با مشارکت فایزر و بیوانتک (واکسن فایزر ـ بیوانتک) و دانشگاه آکسفورد و آسترازنکا (واکسن آکسفورد ـ آسترازنکا) ساخته شده است. سومین مورد تأیید شده اما هنوز اجرایی نشده توسط مدرنا (واکسن مدرنا) ساخته شد. تا تاریخ ۷ فوریه ۲۰۲۱، پنج واکسن دیگر کووید ـ 19 بهسفارش این برنامه در مراحل مختلف توسعه وجود دارد. در این برنامه براساس سن، مرحله یک از عرضه آسیبپذیرترین افراد است. دریافت دوزهای دوم به تأخیر انداخته شد تا افراد بیشتری بتوانند اولین دوز خود را دریافت کنند. هدف برای دادن هر دوز به ۱۵ میلیون نفر در چهار گروه اولویت اول تا اواسط فوریه ۲۰۲۱ اعلام شد و در ۱۴ فوریه این امر محقق شد. تا ۱۵ آوریل به پنج گروه بعدی واکسن داده شد، به این معنی که در آن زمان ۳۲ میلیون دوز تجویز شد. محل واکسیناسیون شامل اقدامات پزشک عمومی، خانههای مراقبت و داروخانهها و همچنین بیمارستانها است.
باید گفت که دولت در بحث درباره اینکه در این همهمه کووید چه چیزی خوب است یا نه، گذرنامه سلامتی یا گذرنامه واکسن را هم در مقام یک راهکار ارایه کرده و بحث درباره آن بالا گرفته است. طبیعی است که مثل هر بحث دیگری، بخشی از مردم با آن موافقاند و برخی مخالفاند. تأییدیههایی که به مردم اجازه میدهد وارد مکانهای شلوغی شوند که احتمال ابتلای آنها به کووید زیاد است، میتواند به دو صورت صادر شود: گذرنامه کووید که نشان میدهد نتیجه تست اخیر کرونای فرد چه بوده و گذرنامه واکسن که نشان میدهد فرد واکسن زده است.
بیاییم روی گدرنامه واکسن متمرکز شویم. اول یک تمایز اساسی را در نظر بگیریم: یک دنیا تفاوت هست بین نیاز به واکسنی که برای فعالیتهایی که بهنظر اساسی نمیآیند زده میشود و نیاز به واکسنی که برای انجام فعالیتهای روزمره لازم و اساسی است. در مورد اول، واکسیناسیون یک امر انتخابی است اما در مورد دوم، واکسن زدن یک اقدام بهشدت واجب است.
وقتی افراد میبینند که واکسن یک امر ضروری برای انجام فعالیتهیا اجتماعی روزمره است (رفتن به کافه، یا حتی رفتن به سر کار) دو پیامد برایشان پیش میآید: آنهایی که واکسن نمیزنند، عملاً از جامعه حذف میشوند. آنها این حذف اجباری از جامعه را به این چشم میبینند که دارند کنترل میشوند و مجبورشان میکنند که واکسن بزنند.
واکسیناسیون میتواند کاری قلمداد شود که توسط مردم و برای مردم انجام میشود. در عوض، واکسن میتواند چیزی باشد که از یک نهاد خارجی بر مردم تحمیل میشود ـ و بنابراین مقامات سیاسی و همچنین بهداشتی با انجام آن و در چشم مردم در نقش یک «دیگری» ظاهر شوند. تمام این مسایل میتواند در مردم خشم ایجاد کند و مردم را به این نقطه برساند که با نرفتن زیر بار واکسن دوباره استقلال و خودمختاریشان را به دست آورند.
این خودش به اندازه کافی بد است ولی وقتی که مثل یک شکاف بین افرادی که واکسن زدهاند و آنهایی که واکسن نزدهاند رفتار کند، سنگ مشکلات در چاهی میافتد که بیرونآوردن آن کار بسیار دشواری خواهد بود. این شکاف هم تصادفی نیست: بهروشنی نمودار شکاف اجتماعی موجود است. در بریتانیا، کسانی که رابطه بدتری با مقامات دارند، نرخ واکسیناسیون کمتری هم دارند. افزایش فقر رابطه محکمی با کاهش واکسیناسیون دارد. اقلیتهای قومی، بهخصوص سیاهپوستان، نگرانیهای بیشتری بابت واکسنهای کووید دارند. آنها تجربه تاریخی دردناکی که داشتهاند، باید متقاعد شوند که واکسن بهنفع آنها و برای رفاه و سلامتی آنها عرضه شده است، نه برای کنترل آنها.
گذرنامههای سلامتی میتواند اهمیت واکسن را تحتالشعاع قرار دهد و نگرانیهایی را به وجود بیاورد که اقلیتهای قومی براساس تجربه تاریخی خود در زدن آن تأمل و تعلل کنند. آنها همچنین روایت افراد هوادار جنبشهای ضد واکسن را پیش میبرند، جنبشهایی که هوادارانشان میگویند در واکسیناسیون بیش از آنکه سلامتی مطرح باشد، بحث کنترل افراد اهمیت دارد. زدن واکسن توسط اکثریت جامعه یک امر مهم و حیاتی است و برای اینکه بیماری کنترل شود باید بخش اعظمی از مردم آن را زده باشند اما چنین روایتهایی از واکسن که تعداد چشمگیری از افراد را بدبین میکند و از سیاستهای رسمی دور میکند، باعث میشود خیلی از آنها در مقابل واکسن زدن مقاومت یا تعلل کنند و در نتیجه فوریت درمان بیماری با واکسن تحت تأثیر قرار بگیرد.
بیعدالتی در واکسیناسیون بهاضافه گذرنامه واکسن به نژادپرستی واکسن تعبیر میشود. به همین علت است که ما باید فوراً کیتهای این گذرنامههای واکسن را کنار بگذاریم و در عوض، تجربیات سلامت عمومی که سالهاست به آن رسیدهایم: سلامت وابسته است به همکاری پایدار جامعه. گذرنامههای واکسن هم سلامت فیزیکی و هم سلامت جامعه ما را به خطر میاندازد.